هلنا به‌عنوان همسر یک مدیر کارخانه جوان و موفق، در آستانه تولد و آینده‌ای درخشان در شهری مدرن است.

الیسکا روانشناس با نوازنده مارتین تماس می گیرد و از او درخواست می کند در یک رویداد در مورد اختلالات روانی اجرا کند. رابطه شدید آنها با خودکشی الیسکا به پایان می رسد، که درد طولانی مدت را بدون دلیل برطرف می کند. او مانند یک سفینه فضایی در زندگی مارتین پرواز کرد. لباس، چیزها، نامه خداحافظی را گذاشت. اما همچنین خاطرات، رویاها و تشویق ابدی به بازی. او هنوز با مارتین است. مثل یک خاطره، به عنوان قدردانی از تجربه، مانند یک موزه.

«رادولف» جذاب معتقد است که خیانت از لازمه های یک ازدواج خوب و موفق می باشد…

این مجموعه در مورد تجربیات افرادی است که شاهد وقایع و پدیده های ماوراالطبیعه و غیر قابل توضیحی بوده اند که آنها را درگیر کرده است و...

داستان سریال در روستایی کوچک جایی که همه یکدیگر را میشناسند اتفاق می افتد. دختری به طرز مشکوک ناپدید میشود و...

دوران، دوران داوینچی و میکل آنژ بود. دورانی پر از خلاقیت و روشن فکری و در عین حال دوران ماکیاولی هم بود دورانی سراسر هرج و مرج و بی قانونی...