فیلم در مورد مرد جوان فاسدی بنام «دوریان گری» است که به طریقی زیبایی جوانی خود را ابدی کرده است، اما یک نقاشی بخصوص به تدریج راز او را برای همگان فاش می کند…

«ادوارد ویلسون» (مت دیمون) به عنوان یک دانشجوی خوشبین و مثبت ، در دانشگاه درس می خواند و جذب انجمن جمجمه و استخوان می شود . این انجمن ، محلی است برای پرورش فکری و آینده سازی رهبران آینده جهان . تیز هوشی ویلسون و عظمت و خوشنامی وی و اعتمادی که به ارزش های آمریکایی دارد ، او را بهترین کاندید برای کار کردن در این سازمان می کند و در جنگ جهانی دوم جذب سازمان O.S.S می شود ، که این سازمان بعد ها باعث بوجود آمدن سازمان C.I.A می باشد.

معلم تنیس، «کریس دیلتن» (ریس مایرز)، با یکی از شاگردانش به نام «تام هیوییت» (گود) دوست می شود. «کریس» به خانواده ی ثروتمند «تام» نزدیک می شود و سرانجام با خواهر او، «کلوئه» (مورتیمر) ازدواج می کند؛ اما پس از چندی با محبوبه ی سابق «تام»، «نولا» (جوهانسن) هم رابطه برقرار می کند. پس از شنیدن خبر بارداری «نولا»، «کریس» تصمیم می گیرد او را به قتل برساند...

لندن. «دن» (لو) نویسنده ای است که اتفاقی با دختری امریکایی به نام «آلیس» (پورتمن) آشنا می شود. «آلیس» بلافاصله دل باخته ی «دن» می شود و «دن» نیز محبت او را بی پاسخ نمی گذارد. اما کمی بعد «دن» جلب عکاسی به نام «آنا» (رابرتس) می شود. در حالی که «آنا» با «لری» (اوئن)، متخصص پوست آشنا می شود و با او ازدواج می کند. اما «دن» حتی پس از ازدواج «آنا» نیز نمی تواند او را از ذهن خود خارج کند...

جانی انگلیش که یک کارمند جزء در سازمان جاسوسی انگلیس است پس از اینکه تمام جاسوسان تحت امر سازمان در یک سانحه انفجار کشته می شوند وظیفه تازه ای به او محول می شود. این مامور دست و پاچلفتی بایستی وظایف یک جاسوس تمام عیار سازمان را بر عهده بگیرد و در اولین ماموریتش باید توطئه های فردی فرانسوی به اسم پاسکال سواج را که جواهرات سلطنتی را به سرقت برده و مقاصد سوئی در سر دارد را خنثی کند.