موریس مردی است که 6 سال را در زندان سپری کرده و در حال گذران روزهای آخر حبسش است و لجظه شماری میکند تا آزاد شود تا سراغ 5 ملیون دلاری که مخفی کرده برود .

چهار دوست دانشگاهی که جزو بازیگران کوچک هستند ، تنها زمانی متوجه می شوند که وقتی حرص و طمع آنها توجه جنایت سازماندهی شده را جلب می کند ، دنیای آنها به طور خطرناکی از کنترل خارج می شود.

در سال 1840، شهر کرانفورد به دستان خانم ها اداره می شد. آنها از سخن چینی و عشق استقبال می کنند و در مقابل در برابر عدم گسترش انقلاب صنعتی پا فشاری می کنند...