به خانواده میرکو توصیه می شود که برای جیسون، پسر اوتیستیک او به یک مدرسه ویژه بروند. او پیمان می بندد که اگر میرکو به او کمک کند باشگاه فوتبال مورد علاقه اش را پیدا کند، تمام تلاش خود را برای ماندن در مدرسه انجام دهد.

داستان فیلم در یک مدرسه آلمانی اتفاق می‌افتد، پدری که بعد از ظهر یک روز جمعه، درب اتاق کارمندان را می‌کوبد تا شش معلمی را که هنوز در ساختمان هستند راضی کند تا به پسرش اجازه دهند در امتحانات شرکت کند.

این باید یک دیدار مجدد هماهنگ در لانزاروته باشد، اما به محض اینکه زوج استفان و الیزابت و والدین جدید توماس و آنا به خانه خانواده می‌رسند، نزاع‌های جدیدی در خانواده بوچر شروع می‌شود.

هفت دوست( سه زن و چهار مرد ) برای شام یکدیگر را ملاقات می کنند. همه باید تلفن همراه خود را روی میز بگذارند. مهم نیست چه پیامی دریافت می شود , هر کسی می تواند آن را بخواند و به تماس های تلفنی گوش کند. با این حال ، این منجر به هرج و مرج زیادی می شود...

داستان سریال از جایی شروع می‎شود که 97 سال پس از یک انفجار گسترده در زمین ، دیگر در آنجا جای زندگی نیست و انسان‎های نجات‎یافته به ایستگاه‎های فضایی موجود پناه برده‎اند. این افراد نجات‎یافته پس از مدت‎ها گروهی را به زمین می‎فرستند تا وضعیت آنجا را برای زیستن بررسی کنند. اما…

یک خانواده مونیخی که از وضعیت مالی خوبی برخوردار است، یک پناهنده را می پذیرد. دیالو از نیجریه به زودی در میان اعضای خانواده دوستانی پیدا می کند، اما زمانی که باید به خاطر او با سوء ظن نژادپرستی، بوروکراسی و ترور مواجه شوند، مورد آزمایش قرار می گیرند.

مرد جوانی که دارای بیماری سندروم تورت است، همراه با خاکستر مادرش که اخیراً فوت کرده است راهی یک سفر جاده‌ای می شود...

ماجرای فیلم در اوایل قرن نوزدهم بوده و زندگی دو دانشمند باهوش به نام های "الکساندر ون هامبولت" و "کارل فردریش گاس" را دنبال می کند ...

هنگامی که یک فضانورد به طور مرموزی در طول یک ماموریت ناپدید می شود...

استفان و همسرش الیزابت، شامی را در خانه‌شان ترتیب می‌دهند. مهمانان دوستان خانوادگی هستند ....