یک حسابدار آرام پس از یافتن دوباره عشق جوانی، متوجه اختلاس بزرگی در شرکتی می شود که در آن کار می کند. به لطف این واقعیت، او در نهایت درگیر یک شبکه فساد می شود که سیستم سیاستمداران برزیل را آشکار می کند.

داستان فیلم براساس زندگی واقعی بزرگترین کلاهبردار و شیاد در برزیل ساخته شده است .

فیلم وقایعی که در ربودن واقعی یک اتوبوس در ریودوژانیور برزیلاتفاق افتاده را به تصویر می کشد...

دو دوست به نام‌های “آسه‌رولا” و “لارانژینا” در ریو دو ژانیرو (برزیل) بدون پدر بزرگ شده‌اند. وقتی به سن 18 سالگی می‌رسند، جنگ و نزاع در بین گروه‌های قاچاق مواد مخدر در اطراف آن‌ها درگرفته است. در این بین هر یک نشانی از پدر خود را می‌یابند…

سال 1997، پیش از سفر پاپ به ریو دو ژانیرو، سروان ناسیمنتو از جوخه ویژه پلیس ماموریت می یابد تا ‏محله نزدیک سکونت پاپ را از شر قاچاق چی ها و و فروشندگان مواد مخدر پاک کند...

پسری در سال 1970 در محله یهودی نشین تنها می ماند، زمانی که جام جهانی مصادف با سرکوب های سیاسی توسط دیکتاتوری نظامی است.

تمام ساکنین “شهر خدا” (Cidade De Dues)، شهرکی در حومه‌ی ریودوژانیرو را مردمی فقیر و غالبا سیاه‌پوست تشکیل می‌دهند. کودکان و نوجوانان شهر خدا قبل از فراگیری هرچیز با اسلحه و مواد مخدر آشنا می‌شوند. تفریح آنها راه‌زنی و دزدی است. پلیس به جز برای گرفتن رشوه، جرات حضور در منطقه و جلوگیری از خشونت را ندارد. برای ترقی و صعود در شهر خدا راهی به جز آدم‌کشی و فروش مواد مخدر وجود ندارد و آرزوی هر کودکی از ابتدا این است که پله‌های ترقی را یکی یکی طی کرده تا زودتر به مخوف‌ترین چهره‌ی شهر تبدیل شود...

مستند اتفاقاتی که در 12 ژوئن سال 2000 در ریودو ژانیرو به وقوع پیوست را به تصویر می کشد.مردی جوان و مسلح مسافران اتوبوس شماره 174 را گروگان گرفته و تهدید به کشتن همه آنها می کند.این اتفاق که از همه شبکه های برزیلی به طور زنده پخش می شد،تبدیل به یکی از غم انگیزترین اتفاقات و نمونه ای از بی کفایتی پلیس شد...

بعد از آشوب در زندانی در ریو دوژانیرو در برزیل، سروان ناسیمنتو اکنون درگیر یک نزاع سیاسی خونین بین مقامات دولتی و شبه نظامی ها می شود...