« دانلود مجموعه آثار : Paul Kloegman »
-
کشــــور
-
زبـــــان
-
زمـــــان- دقیقه
-
رده سـنیTV-PG
-
ژانــــــر
-
کارگـردان
-
نویـسنده
-
سـتارگان
زنی 28 ساله به نام "اِما سوان" پسری داره به اسم "هنری" که اونو 10 سال پیش به امان خدا ول کرده و برای فرزندخوندگی گذاشته. این پسر حقیقت پشت پرده شهر "استوری بروک" رو از توی کتاب افسانه ها متوجه میشه و میگرده مادر واقعیش رو پیدا میکنه به این امید که بتونه متقاعدش کنه دنیای افسانه ها رو نجات بده. این بچه معتقده "اِما" دختر "شاهزاده دلربا" و "سفیدبرفی"ـه و والدینش برای محافظت از اون در مقابل نفرین "ملکه شیطانی" اون رو به این دنیا فرستادن. این دو وارد شهر "استوری بروک" در ایالت "مین" میشه. به نظر میاد این شهر دنیایی موازی برای شخصیت های افسانه ای هستش که در حقیقت این شخصیت ها در این شهر به صورت مردم عادی زندگی میکنن و از هویت و زندگی واقعیشون خبر ندارن.
-
کشــــور
-
زبـــــان
-
زمـــــان- دقیقه
-
رده سـنیTV-14
-
ژانــــــر
-
کارگـردان
-
نویـسنده
-
سـتارگان
"جروجیا لاس" یک دختر جوان اهل سیاتل است که درسش در دانشگاه را رها کرده است. او از زندگی خود ناراضی است و همیشه با مادرش (جوی) در تقابل است.او در اولین روز کار موقتش به عنوان منشی بایگانی بر اثر حادثهی افتادن صندلی رویش میمیرد! اما به محض مرگ، او در یک گروه موجودات ترسناک در میآید که کارشان گرفتن روح مردم، درست قبل از مرگ است.
-
کشــــور
-
زبـــــان
-
زمـــــان- دقیقه
-
رده سـنیTV-14
-
ژانــــــر
-
کارگـردان
-
نویـسنده
-
سـتارگان
جانی معلم یک دبیرستان هست که بر اثر یک تصادف چند سال به کما می رود بعد به طور معجزه آسا از کما خارج می شه ...اما حالا جانی سیمیت جانی سیمیت سابق نیست او داری قدرتی شده است با دست زدن به هر چیز یا فرد آینده و گذشته او را می بیند حالا داستان ما از اینجا شروع می شه که .... این سریال خیلی جالبه و به آدم این حس رو میده که چه قدرت هایی داره اما خبر نداره شخصیت جانی هم کلا یک شخصیت ساده هست که راحت میشه باهاش ارتباط برقرار کرد.
-
کشــــور
-
زبـــــان
-
زمـــــان- دقیقه
-
رده سـنیTV-14
-
ژانــــــر
-
کارگـردان
-
نویـسنده
-
سـتارگان
کاگومه دختریه که توی یک معبد با مادر و برادر و پدربزرگش که همیشه طلسم ها تقلبی درست میکنه زندگی می کنه اما یک روز زندگی اون به کلی عوض میشه همون روزی که سر چاه مهر و موم شده میره و ناگهان یک دیو که شبیه یه نصفه زن و هزارپا است از توی چاه میاد بیرون و اونو با خودش به ژاپن دوره ی فئودال عصر افسانه ها و هیولا ها میبره تا سنگ مقدسو از کاگومه بگیره و با استفاده از قدرت اون به یک دیو قدرتمند تبدیل بشه در حین فرار کاگومه پسری را میبینه که با یک تیر به درخت دوخته شده و انگار خوابیده که تا کاگومه میاد که...