در سال 1950، در بحبوحه ویرانی های جنگ کره، گروهبان سلیمان به طور تصادفی با یک دختر کوچک نیمه یخ زده برخورد می کند، بدون پدر و مادر و هیچ کمکی در چشم نیست. این دختر بچه دیوانه، ترسیده و در آستانه مرگ، قلب سول را تسخیر می کند...

فیلم تغییر جالب یک خانواده و کشورشان را از نگاه یک پسر ده ساله و پدربزرگش که در شهری کوچک زندگی می کنند را به تصویر می کشد...

ماجرای 3 کارآگاه دایره جنایی ، که طی یک پرونده قتل زندگی همه آن ها دگرگون می شود...

"سدیک" جوانی سرکش میباشد که در دانشگاه به فعالیت مشغول است و تبدیل به یک خبرنگار جناه چپ در دهه 70 می شود در شرایطی که پدرش دوست داشته او مهندس کشاورزی شود و کنترل مزرعه خانوادگی شان را به عهده بگیرد...