دختر اِما، کندال نامزد می‌کند، اما اما نگران است که کندال و نامزدش به سندروم داون مبتلا هستند و اما نگران است که حاضر نیست این قدم را بردارد.

یک نویسنده مطلقه برای نوشتن داستان خود به شهری کوچک وارد میشود و وقتی با مرد همسایه که یک کشیش است آشنا میشود زندگیش تغییر میکند .

الکس ، پسر باهوش و زرنگی است اهل مشیگان ، که به مادرش ، الینا، که مهاجری رومانیایی ، استاد دانشگاه و دانش آموخته هاوارد است ، افتخار می کند . اما ...

"ویت شفیلد" ثروتمند ، در آخرین ترم دانشکده حقوق است ، که استادش از او می خواهد به یک مادر جوان و مجرد کمک کند ...

زندگی جارد مارشال ده ساله بعد از جدا شدن والدینش از هم کاملا به هم ریخته است....

میسی زنی تنهاست که شوهرش 3 سال پیش در یک تیراندازی کشته شده و مسئولیت بزرگ کردن فرزندش با اوست و بنابراین برای ادامه زندگی به نزد والدینش میرود....

داستان فیلم در خصوص فردی به نام الیزابت لوری است. وی انسانی مذهبی به شمار می‌رود و زندگی اش را وقف بندگی خدا می‌کند. ایمان الیزابت در طول‌ سال ها آزمایش می‌شود زیرا که او مجبور است تا بر بسیاری از سختی‌ها و غم هایی که در سر راه خود مشاهده می‌کند،‌ غلبه نماید....

بعد از اینکه زن جوانی متوجه می‌شود که پدرخوانده‌اش توسط یک گروه از پلیس‌های فاسد و شوهر سابقش که دادستان منطقه است، به قتل رسیده ، مجبور می‌شود با دختر خود به یک شهر کوچک فرار کنند. در آنجا، عاشق یک مزرعه دار می‌شود...

از آنجا که او در حال ازدواج با مردی است که 26 دسامبر گذشته لباس بابانوئل را به عهده گرفت ، عروسی به تعویق افتاده بث باید برای شب کریسمس برنامه ریزی شود...

نیک مردی است که منتظر دست سرنوشت است تا با رساندن همسری زندگیش را دگرگون کند و در این میان او باید دنبال شخصی بگردد تا بجای پدرش نقش بابانوئل را ایفا کند ....