جو و لوسی هم اتاقی و بهترین دوستان یکدیگرند. لوسی که زندگی عاشقانه کسل کننده ای دارد، جو را متقاعد می کند تا با همسایه شان که تا بحال او را ملاقات نکرده ظرف یکماه رابطه عاشقانه پایدار برقرار کند وگرنه باید از پل بروکلین پایین بپرند...

گروهی از دوستان مادام العمر مجدداً در کوئینز برای مهمانی لیسانس و عروسی دیدار می کنند...

پائول به نیویورک برمی گردد و به زور به استخدام کارآگاهی در می آید تا با جنایت های خیابانی و گروهی خلافکار بزرگ مبارزه کند.

دکتر گرگوری هاوس یک پزشک متخصص تشخیص بیماری است که در بیمارستانی آموزشی در نیوجرزی مشغول به کار است. وی دارای خلق و خویی بسیار زننده و تند اما بذله گو است، معلول جسمی است اما موتورسیکلتی کورسی می راند، مجرد است اما (به غیر از همکار خود دکتر ویلسون) دوستی ندارد، پیانو و گیتار می نوازد اما از نوعی اعتیاد حاد به دارو هم رنج میبرد.