یک نویسنده آمریکایی (نابینا) که در لندن زندگی میکند به شکل تصادفی وارد ماجرای آدم ربایی و اخاذی میشود و ....

داستان در قرن 17 در انگلستان رخ می دهد و خیابانی بنام امبر و دختری که برای اهداف خود به آنجا رفته و موفق میشود ولی عشق خود را از دست می دهد .

« جین ایر » ( فونتین ) ، دخترک فقیرى که در مدرسه ‏اى شبانه روزى بزرگ شده ، به عنوان معلم سرخانه به تورنفیلد ، خانه‏ ى « ادوارد راچستر » ( ولز ) ، مردى ثروتمند اما رنج‏کشیده مى ‏رود و خیلى زود میان او و « راچستر » رابطه ‏اى عاطفى شکل مى ‏گیرد...

انگلستان ، پایان جنگ جهانى اول . سربازى به نام « چارلز ریز » ( کولمن ) که بر اثر شوک دچار فراموشى شده با دخترى به نام « پولا » ( گارسن ) ازدواج مى ‏کند و زندگى سعادت ‏بارى دارد. تا این‏که بر اثر تصادف حافظه‏ اش را به دست مى ‏آورد و نزد خانواده‏ ى سابقش باز مى ‏گردد ...

« مارگریت » ( گاربو ) ، زن خیابان‏گردى است که در محافل اشرافى مورد توجه همه قرار مى‏ گیرد. جوانى به نام « آرمان » ( تیلر ) به او دل مى ‏بندد ، اما بارونى ثروتمند سدى بر سر راه این رابطه است...

وقتی پدر "دیوید" از دنیا می رود،مادر او دوباره ازدواج می کند.پدر خوانده او در تربیت کودکان بسیار مصمم و خشن است.وقتی مادر او از دنیا می رود،ناپدری "دیوید" او را برای کار به لندن می فرستد.وقتی دیوید به عمه خود پناه می برد زندگی اش رو به بهبود می رود...

یک جفت نگاه ، یکی اشراف سابق فرانسه و دیگری یک وکیل انگلیسی الکلی ، در میان آشوب های انقلاب فرانسه عاشق همان زن می شوند...

زندگی گروهی انگلیسی از زمان شب کریسمس در سال 1899 تا سال 1933 از نگاه "جین" و "رابرت" نمایش داده می شود.در حالی که زندگی آنها توسط مرگ ملکه "ویکتوریا"،غرق شدن کشتی تایتانیک و جنگ جهانی تحت تاثیر قرار می گیرد...