دو مرد که در جوانی توسط نازی ها در یک کمپ زندانی بودند بعد از سالها با هم دیدار میکنند و ....

فابیان کورتز بدون اطلاع ناپدید میشود و نامزدش بدنبالش میگردد ....

مارگو سانتورینی زنی اشرافی در سال 1936 در یونان است که در پی یک رابطه کم عمق بدون عشق با یک نجیب زاده سرگرم می شود، اما به طور غیر منتظره ای عاشق یک فعال سیاسی می شود.

در فرانسه اشغال شده در طول جنگ جهانی دوم یک افسر آلمانی به قتل رسید. دولت همکاری‌گرای ویشی تصمیم می‌گیرد که قتل را به شش جنایتکار خرده‌پاپیچ کند. از قضات وفادار دعوت می شود تا آنها را در اسرع وقت محکوم کنند...

ژوییه ی سال 1933. در روزی که تقاضای پناهندگی سیاسی «تروتسکی» به فرانسه پذیرفته می شود، «سرژ الکساندر» (بلموندو) یهودی روسی تباری که به «ساشا استاویسکی» مشهور است در پاریس کارهای متفاوت و مرموزی انجام می دهد.

پراگ، سال 1951. «آرتور لندن» (مونتان)، معاون وزیر امور خارجه ی دولت کمونیستی چکسلواکی، زیر نظر است و سرانجام پلیس مخفی دستگیرش می کند. همسرش، «لیز» (سینیوره)، ابتدا توجیه مقامات در مورد دستگیری او را موجه و مستدل می یابد. «آرتور» نیز مقابل بازجویان مقاومت می کند و اما سرانجام، آرام آرام، وادار به اعتراف می شود...

در یک کشور بدون نام مدیترانه ای، یک عضو برجسته ی پارلمان به نام «زی» (مونتان) که مخالف حکومت است، یک گردهمایی عمومی، ظاهرا در اثر تصادف اتومبیل، کشته می شود. اما دادیار محلی (پریه) پی می برد که مقامات بسیار بلند مرتبه ی حکومتی در مرگ «زی» دست داشته اند...

ریچائو ، کاپیتان سابق ارتش ، پس از سه سال زندان به دلیل تعلق به OAS (سازمان مسلح مخفی) ، یک گروه شبه نظامی مخالف در طول جنگ الجزایر ، در فرانسه بازگشت. او که توسط گذشته خود مشخص شده است ، او را دوست ندارد ...