بعد از اینکه کیت عاشق دلال شجاع می شود، حقیقت تاریکی را در مورد او متوجه می شود...

سارا و دختر 18 ساله اش جوردین به تازگی خانه رویایی خود را در یک محله زیبا پیدا کردند، اما متوجه شدند که صاحب سابق خانه حاضر به رها کردن ملک نیست.

با نزدیک شدن به روز ولنتاین، یک دانش آموز دبیرستانی توجه دانش آموز جدیدی را به خود جلب می کند که ممکن است انگیزه های پنهانی داشته باشد.

زندگی یک زن زمانی بدتر می شود که مادرشوهرش به خانه می رود و او به انگیزه های باطنی خود پی میبرد ...

هنگامی که جون و دخترش هانا از شیکاگو به کالیفرنیا نقل مکان می‌کنند تا پس از درگذشت مادر هانا زندگی جدیدی را آغاز کنند، وقتی سرمربی تیم تشویق کننده، خانم برک، هانا را برای پیوستن به تیم دعوت می‌کند، خوشحال می‌شوند.

سوفیا ، دانش آموز دبیرستانی که امیدوار است پس از مرگ مادرش موفق به دریافت بورسیه کالج "قهرمان اردوگاه" شود...

الی سعی می کند ازدواج خود را با همسرش مارکوس پس از یک ملاقات کوتاه با یک دوست قدیمی به نام دیوید اصلاح کند ، فقط به این نتیجه برسد که دیوید خطرناک تر است و ...

ملانیا پس از دریافت تبلیغات و مسئولیت بیشتر در محل کار ، تصمیم به استخدام فیبی به عنوان دستیار شخصی خود می گیرد...