زندگی عاشقانه لولی در برلین بسیار پیچیده شده است او و هارت قرار است بزودی ازدواج کنند اما ...

این فیلم درباره دنیایی است که ویروس کشنده آنفولانزا آن را فراگرفته و در حال نابودی آن است. مردم در این دنیا درمانده هستند و به هیچکس هم اعتماد نمی کنند چراکه امکان آلوده شدن و سپس مرگ وجود دارد!. در این وضعیت پزشکان و دانشمندان به دنبال یافتن درمانی برای این ویروس هستند اما بزرگترین مشکل آنها نه یافتن درمان ، بلکه ترسی و جنونی است که برمردم حاکم شده است…

ظهور و سقوط بازیگر ، فردیناند ماریان ، که این فرصت را می یابد و در فیلم ضد یهودی Jud Süß (1940) بازی می کند.

زمانی که یک شکارچی به دوران ماقبل تاریخ فرستاده می شود، خروج از مسیر اصلی خود منجر به ایجاد اتفاقات زنیجره ای می شود که تاریخ را در مسیر نابودی قرار می دهد...

«مانی» (بلایپ تروی) باید صد هزار مارک به شخصی بپردازد؛ اما متأسفانه پول را در مترو جا می گذارد. یک مرد ولگرد (کرول) پول را بر می دارد. «مانی» تنها بیست دقیقه فرصت دارد تا پول را تحویل دهد اگر نه کارش زار خواهد شد. او از سر ناامیدی به محبوبه اش، «لولا» (پوتنته) تلفن می کند؛ اما آیا «لولا» خواهد توانست در عرض بیست دقیقه پول لازم را فراهم کند؟

برای نجات بشریت از چنگال های گریفون، مارک باید با میراث تاریک خانواده اش مقابله کند و وارد یک نبرد مرگبار در دنیای موازی برج سیاه شود.

دوستان "فرنزی" ماریاو و کیم تصمیم داشتند در تابستان یک بازی پیتر پن تمرین را کنند، ولی وقتی اتفاقات عجیبی در تئاتر رخ می دهد ، نقش کارآگاه را بر عهده می گیرند ...

پس از مرگ پدرش، سفید برفی در رحمت نامادری خود دوستش قرار می گیرد. سفید برفی که توسط ملکه شیطانی در یک برج حبس شده است، بارها فرار می کند و مخفیانه به آهنگر پیر کمک می کند. او در آنجا با شاهزاده کیلیان آشنا می شود که بلافاصله عاشق او می شود. وقتی نقشه ملکه برای ازدواج سفید برفی با یک نجیب ثروتمند نتیجه معکوس می‌دهد، او نقشه می‌کشد که او را بکشد، اما سفید برفی توسط هفت کوتوله نجات می‌یابد، در حالی که شاهزاده کیلیان در سراسر پادشاهی به دنبال او می‌گردد. بازگویی پر اکشن افسانه معروف، با اشاره به بازی تاج و تخت.