مردی جوان به زندان می افتد و یک مجرم سابقه دار و قدیمی از او محافظت کرده و نقش مربی را برای او بازی می کند...

اوضاع به هیچ وجه برای تامی خوب پیش نمی رود، وی کارش را در مکانیکی از دست می دهد، دوست دخترش او را به خاطر رئیسش ترک کرده و اکنون نیز حامله است، تامی هم به همین دلیل نمی تواند کار پیدا کند و سردرگم است و...

«لنی» (آلن) پدری نگران است که غافل از همسرش، «آماندا» (بانم کارتر)، یک باره پس از سال ها، سرگرم تحقیق درباره ی پسربچه ای می شود که از کودکی به فرزندی خود پذیرفته است و درمی یابد که مادر واقعی پسرش، خیابان گرد ساده دلی به نام «لیندا» (سوروینو) است که خبری از سرنوشت فرزند خود ندارد...

اتفاقاتی درباره یک تماس اضطراری و ماجراهای عجیبی که در شب تعطیلات کریسمس به وقوع می پیوندد...

̎جاش وایتس‌کین̎ (پومرانک) مثل هر پسر بچهٔ عادی امریکائی به بیس‌بال علاقه دارد، تا اینکه یک روز با پدرش (مانتینا) شطرنج بازی می‌کند و از او می‌برد. او که در مسابقات واشینگتن اسکوئر، استعداد زودرس و نامعمولی از خود نشان داده با آدم پر جنب‌وجوش و تیغ‌زنی به نام ̎وینی̎ (فیش‌برن) آشنا می‌شود که ̎شطرنج سریع̎ را به او یاد می‌دهد. والدین ̎جاش̎، ̎بروس̎ (کینگزلی)، مربی معروف شطرنج را استخدام می‌کنند که به او برنامه‌ریزی سنجیده را آموزش دهد. در دراز مدت، ̎جاش̎ از سیستم آموزش ̎بروس̎ و ̎شطرنج̎ به طور کلی، خسته می‌شود و عمداً یک بازی را به هم می‌زند و بدین ترتیب امکان برنده شدن خود را در مسابقات قهرمانی کشور به خطر می‌اندازد...

«لری لیپتن» (آلن)، ویراستار کتاب است و «کارول» (کیتن)، همسرش، زن مستقل و پر شر و شوری که همیشه مترصد انجام تجربه های جدید است؛ درست برخلاف «لری» که مرد ترسو و بی جربزه ای است که به هیچ وجه اهل ماجراجویی نیست. وقتی آشکار می شود که یکی از همسایه ها (آدلر) همسرش را به قتل رسانده، «کارول» مایل است از ته و توی این معما سر در بیاورد...

یک مرد خجالتی و عصبی در دو دنیای مختلف زندگی می کند: بدست آوردن دختر رویاهایش با استفاده از یک فیلم موفق، و گذردان زندگی با شغلهای عجیب و غریب. دختر مورد علاقه او "آنجلیکا" که در همسایگی اش زندگی می کند، با عنوان یک مهاجر غیرقانونی و مادری مجرد درگیر زندگی خود است و...

مرد سیاه پوست موفقی با دختری سفید پوست در محل کارش دوستی مخفیانه دارد.او نگران است که تفاوت نژادی رابطه آنها را به وخامت ببرد...

داستان فیلم حول افرادی می چرخد که در اطراف یک آپارتمان قدیمی که قرار است تخریب شود، زندگی می کنند ...

چهار دوست جوان یک شب جمعه دیوانه وار را در خیابان های منهتن سپری می کنند که به سرعت به شبی تبدیل می شود و هرگز فراموش نمی کنند.