پس از مرگ دخترش ، جولیا لوفتینگ خانه دار ثروتمند آمریکایی برای شروع زندگی به لندن نقل مکان می کند. همه چیز خوب به نظر می رسد تا اینکه در حالی که برای بچه های خود عزادار شده توسط ارواح سایر کودکان تحت تعقیب قرار می گیرد.

«بلانچ تیلر» ، احضارکننده ی حرفه ای ارواح است و در ظاهر به برقراری رابطه با روح خواهر مرحوم «جولیا رین برد» پولدار ، می فهمد که چهل سال پیش «جولیا» خواهر خود را مجبور کرده برای جلوگیری از رسوایی و بدنامی، فرزند نامشروعش را رها کرده، و حال حاضر است ده هزار دلار بدهد تا ردی از خواهرزاده اش پیدا کند...

"دویل" کارآگاه پلیس مبارزه با مواد مخدر نیویورک،رد یک حلقه قاچاق مواد مخدر را تا خاک فرانسه دنبال می کند.او در فرانسه با پلیسی همکار شده و با کمک هم تلاش می کنند رهبر حلقه را دستگیر کنند...

تبهکار بی رحم "ویک داکین" نقشه سرقت از خودروی حمل پول کارخانه ای را طراحی می کند. این کار با دیگر کارهای معمول او بسیار تفاوت دارد و...

اسمیت کوپر که کارآگاه اداره اسکاتلند یارد است درباره پرونده ای تحقیقات میکند که به یک محفل راهبه ها منتهی میشود و ...

« ترى مکى » ( کار ) و « نیکى فرانت » ( گرانت ) در سفرى دریایى با هم آشنا مى ‏شوند و هنگام جدایى قرارى براى دیدار در یک سال بعد مى‏ گذارند . اما زن در اثر تصادفى فلج مى‏ شود و به قرار نمى‏ رسد و مرد رابطه را تمام شده تلقى مى ‏کند ...

ماجراهاى زندگى « دزیره کلارى » ( سیمونز ) که زمانى قرار بود همسر « ناپلئون بوناپارت » ( براندو ) شود ، اما ناکام ماند و با « ژنرال برنادوت » ( رنى ) ازدواج کرد و ملکه‏ ى سوئد شد .

قرن نوزدهم انگلستان.وقتی پدر "نیکولاس نیکلبی" از دنیا میرود و خانواده اش را در وضعیت سختی تنها می گذارد،عمویش مردی طمع کار میباشد و برای او در یک مدرسه کاری پیدا می کند."نیکولاس" همراه یکی از پسرها از مدرسه گریخته و به گروهی بازیگر می پیوندند...