رامبو حال باید با گذشته‎اش روبرو شده و از مهارت‎های جنگی بی رحمانه ‎اش کمک بگیرد تا در آخرین ماموریتش، انتقام بگیرد. این فیلم داستان انتقامی مرگبار است و آخرین قسمت این سری می‎باشد.

کاماندوی سابق نیروهای ویژه ی امریکا، »جان رمبو« (استالون) در جایی در شمال تایلند دوران بازنشستگی خود را به ماهی گیری و فروش مار می گذارند. تا این که به ناچار بار دیگر وارد عرصه ی مبارزه می شود. این بار هدف نجات میسیونرهایی است که در اردوگاهی در برمه گرفتار شده اند...

«سرهنگ تراتمن» (کرنا) و یکی از مقامات رسمی وزارت امور خارجه امریکا به نام «گریگز» (اسمیت)، از «جان رمبو» (استالون) که در معبدی بودایی در تایلند زندگی می کند، می خواهند تا در مأموریتی مخفی برای رساندن موشک های استینگر به مجاهدان افغان، آنان را یاری کند...

«جان رمبو» (استالون) که به جرم راه انداختن یک جنگ چریکی علیه نیروهای پلیس شهری کوچک زندانی شده، رودرروی فرمانده قبلی اش، «سرهنگ تراتمن» (کرنا) قرار می گیرد. به او پیشنهاد می شود اگر مسئولیت انجام مأموری مخفیانه ای را برای کسب اطلاع درباره ی وضعیت سربازان مفقود آمریکایی در ویتنام که زندانی ویت کنگ ها هستند به عهده بگیرد، بخشیده خواهد شد...

«جان رمبو» (استالون)، در بازگشت از ملاقات با آخرین عضو واحد خدمتش در جنگ ویتنام (که در اثر سرطان فوت کرده)، سرخورده و بی هدف در شهر پرسه می زند. کلانتر شهر «ویل تیزل» (دنهی) او را بازداشت می کند. ضرب و شتم معاون کلانتر، باث می شود «رمبو» طغیان کند. او که کاماندوی حرفه ای است، از دست تعقیب کنندگانش می گریزد و به جنگل پناه می برد...