فیلم ماجرای دو خبرنگار است که پس از منتشر کردن خبری مجبور می‌شوند به آمریکای جنوبی مسافرت کنند و از آن‌جا در خط مقدم خبر تهیه کنند. ولی این دو خبرنگار در نیویورک می‌مانند و بالای یک رستوران اسپانیایی پنهان می‌شوند و تظاهر می‌کنند که در خط مقدم جنگ هستند و از آن‌جا خبر می‌دهند و تبدیل به قهرمان‌های شهر می‌شوند….

"لوکا اسکالی" بازرس بخش مبارزه با سرقت های مسلحانه در شهر مارسی میباشد . اسکالی دختری به نام "مایا" دارد که سالهاست او را ندیده ، مایا پلیس بخش مبارزه با موادمخدر میباشد و در یک واحد فاسد پلیس فعالیت می کند. اسکالی به بهانه این پرونده به دخترش نزدیک می شود و اطلاعات پرونده را به مایا می دهد و ...

ده سال از جدا شدن راه رنه و فرانسوا می گذرد. از روزهای باشکوهی که به عنوان پلیس در منطقه مونمارتر پرسه می زدند، فقط تعداد انگشت شماری خاطره دارند.

مأمور امنیتی «هری تاسکر» (شوراتسنگر) که خانواده اش گمان می کنند فروشنده ی کامپیوتر است با یک گروه تروریستی درگیر می شود و نقشه ی آنان را برای نابود کردن شهرهای امریکا عقیم می گذارد.

یک پلیس به دنبال قاتل دوستش است...

یک پلیس کهنه کار نسبتاً فاسد هنر رشوه دادن را به شریک جوان خود آموزش می دهد. تازه کار معلوم می شود دانش آموز فوق العاده توانمندی است و به زودی از معلم پیشی می گیرد.

یک زن خانه دار حومه شهر از این که می فهمد شوهر بی مزه و مشاور کامپیوتری او یک جاسوس بین المللی ماهر است، شوکه می شود.

یک تیم متشکل از پلیس های فاسد به دست قانون سپرده می شوند.