در شهرى کوچک ، « وودرو » ( براکن ) پسر یک قهرمان جنگ جهانى اول نخستین کسى است که براى اعزام به جبهه ثبت‏نام مى ‏کند . او به خاطر ابتلا به « تب یونجه » از خدمت مرخص مى ‏شود ، اما وقتى تصمیم به بازگشت مى‏ گیرد ، مردم بى‏ خبر که مى ‏پندارند او قهرمان جنگى است ، براى استقبال به ایستگاه مى‏ روند.

مردی که احیتاج به پول دارد می پذیرد خود را به جای شخصی که وجود خارجی ندارد جا بزند،کسی که برای نشان دادن اعتراض خود دست به خودکشی زده است...

« جانى کیس » ( گرانت ) ، جوان جاه‏طلب ، با زرنگى موفق مى ‏شود خود را به دخترى ثروتمند ( نولان ) نزدیک کند و نزد خانواده ‏ى او نیز به محبوبیت برسد.

با پایان دوران ممنوعیت، قاچاقچی مشوربات الکلی "رمی مارکو" تصمیم میگیرد که به شغلش پایان داده و بعنوان یک شهروند مطیع قانون زندگی کند. او چند سال بعد ،جسد چهار جناتیکار را در خانه‌ دیگرش واقع در شهر نیویورک پیدا میکند و...

دو مرد در سانفرانسیسکو سال "1906" ، زندگی شخصی و حرفه ای خود را درگیر یک خواننده ی زیبا کرده و با هم برای تحت تاثیر قرار دادنش رقابت میکنند...

در یک کلوپ شبانه یک خواننده اغواگر با یک عضو خوشتیپ لیگ و یک محکوم فراری حسود رقابت میکند ...

"ریکو" تبهکاری جاه طلب به شهری بزرگ در شرق رفته و به همراه دوستش "ماسارا" به گروه "سم ویتوری" می پیوندد.او به سرعت رهبری گنگسترها را به عهده گرفته و با عنوان "سزار کوچک" شناخته می شود.در سرقتی از یک کلاب شبانه او کمیسر جنائی "آلوین مک کلور" را به قتل می رساند اما دوستش "جو" شاهد قتل می شود...

"لم" به شیکاگو میرود تا آنچه خانواده اش در زمین کشاوری خود در "مینسوتا" کاشتند را بفروشد.او آنجا با "کیت" پیشخدمت آشنا میشود.آنها عاشق میشوند و قبل از اینکه به مرزعه بازگردند ازدواج میکنند...

"کاپیتان ویلیام کانفیلد" قایق بخاری قدیمی داشته و برای به دست آوردن مسافر با "جان جیمز کینگ" بانک داری قدرتمند که یک کشتی جدید دارد رقابت میکند . "ویلیام" متوجه میشود که پسرش با قطار از بوستون برای دیدن او وارد شهر میشود . بعد از رسیدن "ویلی" پدرش او را آموزش میدهد تا بر روی قایقش کار کند و...