داستان یک زوج ایتالیایی بنام سارا و نیکولا که در انتظار بدنیا امدن دومین فرزند شان هستند و ....

ارباب مرغ دریایی مردی است که زندگی آرامی در ساحل دریا در استانبول دارد. بالاخره مهمانی که منتظرش است بیرون می آید. با لباس سفید، زنی که مثل یک قصه در ساحل تیراندازی می کند...

سال 1977، یک صبح سپتامبر در آنکارا... یلماز سعی می کند همسر باردارش نریمان را سریع به بیمارستان برساند و او در ماشین عمر له می شود....

فرانچسکو یک قصر قدیمی را از یک عمه ترک به ارث می برد و برای بازسازی آن به استانبول می رود.

نیسان به دنبال دوست خود می‌رود که پس از حضور در یک جلسه ترمیمی به طور ناگهانی ناپدید شده است. ماجراجویی برای نیسان آغاز می‌شود، که با پیگیری دوستش به یک فرقه می‌رسد.

این سریال زندگی "آتیه" را دنبال می کند، یک نقاش جوان و زیبا که زندگی خوبی در استانبول دارد؛ او یک خانواده دوست داشتنی، یک دوست ثروتمند دارد و در صدر این قرار است که او اولین نمایشگاه انفرادی خود را افتتاح کند. اما زندگی کامل او با کشفی که در باستانی ترین معبد زمین، "گوبکلی تپه" انجام شده است، در حال تغییر است. یک باستان شناس به نام "ارهان"، نمادی را در خرابه ها کشف می کند، نمادی که "آتیه" را به روشی بسیار مرموز به "گوبکلی تپه" متصل می کند. و اکنون، "آتیه" زندگی خود را وارونه خواهد کرد و تلاش برای کشف اسرار گذشته خود، اسرار پنهان شده در آن ویرانه های باستانی را برانگیخته است...