«اجکوم» (هنکس) سر نگهبان بخش محکومان مرگ یک زندان ایالتی است. یکی از زندانیان، سیاه پوست تنومند و قوی هیکلی به نام «جان کافی» (دانکن) است که به اتهام قتل دو دختر بچه، به اعدام محکوم شده است، در حالی که قاتل نیست، بلکه نیروی خارق العاده ی شفابخشی دارد...

«کامرون پو» (کیج)، قهرمان سابق جنگ، پس از تحمل هشت سال زندان به جرم قتل تصادفی یک مرد در دفاع از همسر باردار خود، حالا قرار است که آزاد شود. اما او را سوار هواپیمایی می کنند که حامل ده تن از خطرناک ترین محکومان سیستم قضایی امریکاست و کمی بعد، هواپیما را می دزدند...

در حالی که چارلز و کارولین از Walnut Grove بازدید می کنند ، مردم شهر مطلع می شوند که یک سرمایه دار توسعه زمین به تمام زمین های Hero Township لقب داده است. آنها از لورا الهام گرفته اند تا عصبانیت خود را از این بی عدالتی تخلیه کنند.

آلبرت کویین اینگالز می خواهد پزشک شود. اما به زودی متوجه می شود که به شدت بیمار است. او تصمیم می گیرد بقیه عمر خود را در درختان گردو بگذراند. در همین حال، کودکان از مدرسه در حال آماده شدن برای صعود سنتی خود از ...

"جان" (استیووارت) به همراه دوست خود "هارلی" (فوندا) در ازای دریافت دستمزدی ناچیز کار می کنند. اما وقتی تنها برادرش یک کلوپ اجتماعی برای وی به ارث می گذارد ، همه چیز تغییر می کند. آنها برای بدست آوردن ارثیه خود هزاران مایل را پشت سر می گذارند اما ...

"چارلی اندرسون" (استیووارت) به همراه 6 پسر، 1 دختر و عروسش در یک مزرعه در ویرجینیا با آرامش کامل زندگی می کند. او تحت هیچ شرایطی اجازه نمی دهد پسرانش به ارتش پپیوندند و به جنگ داخلی بروند. اما در این بین دخترش با یک گروهبان ازدواج می کند در حالی که وی باید به خط مقدم جنگ اعزام شود و...

یک خواننده بعد از این که شغلش در یک کافی شاپ را از دست می دهد ، تصمیم می گیرد در کارناوالی کار کند . او وارد رابطه ای عاطفی میشود که منجر به درگیری و اختلاف با پدرش میشود ...

دو جوان « کاترین » ( رادان ) ، زن سرخ ‏پوست کلانتر شهر پولى ، « مت مورگان » ( داگلاس ) ، را مورد هتک حرمت قرار مى ‏دهند و او را مى ‏کشند . خیلى زود « مورگان » مى‏ فهمد که یکى از آنان پسر دوست قدیمى ‏اش ، « کریگ بلدن » ( کویین ) ، همه کاره و مرد بانفوذ شهر گان هیل است.

داستان فیلم در مورد «باربارا» (هایوارد) زنی است که به قتل متهم شده و زمان کوتاهی فرصت دارد تا بی گناهی خودش را اثبات کرده و از حکم اعدام رهایی یابد...

یک خانواده مهاجر در ویسکانسین در 1850 موفق به فرار از حملات فاجعه بار میشوند.