یک گروه فیلم ساز قصد ساخت یک فیلم ترسناک را دارد و …

در سال1875 در یک دهکده ی کوچک در نیومکزیکوی آمریکا غریبه ای ناشناس که دست بندی عجیب بر دست دارد وارد شهر می شود به همه ی ساکنان دهکده هشدار میدهد که خطری بزرگ آنها را تهدید می کند و آن هم حمله بیگانگان فضایی است.به زودی بیگانگان به دهکده حمله می کنند و حالا این غریبه ی ناشناس تنها امید مردم است.او با کمک کلانتر و گروه از مردان مسلح سعی می کند تا به هر شکل ممکن از محل زندگی خود در برابر تهدید فرازمینی ها مراقبت کنند.نبرد بین گاوچران های غرب وحشی و بیگانگان فضایی...

بازگویی دراماتیک جریان مصاحبه های تلویزیونی (پس از اواترگیت) »دیوید فراست« (شین) با »ریچارد نیکسن« (لانگلا) در سال 1977.

“فیلیکس بونهافر” با بازی “آنتونی هاپکینز” فیلم‌نامه‌نویسی‌ست که دچار حادثه شده و شخصیت‌های آخرین فیلم‌نامه‌اش به نام اسلیپ‌ستریم و گروه سازنده‌ی فیلمی براساس آن وارد زندگی او می‌شوند و …

دوره ی بحران اقتصادی؛ بوکسور سابق و البته کارگر بارانداز فعلی، "جیمز براداک" (کرو)، بر اثر فشار های اقتصادی ناچار به رینگ بوکس باز می گردد و به رغم سن و سال بالا موفق می شود به پیروزی هایی دست پیدا کند و...

داستان زندگی بارت مونروِ نیوزیلندی، که سالها از عمر خودش رو صرف ساختن موتور سیکلتش کرد. موتوری که توانست با آن رکورد جهانی سرعت رو در سال 1967 در زمین های مسطح نمک در بونویل به نام خودش به ثبت برسونه...

«دیک هارپر» (کری) از کار بی کار شده و او و همسرش «جین» (لیونی)، باید روش های جدیدی برای تأمین مخارج زندگی مرفه شان پیدا کنند. چندی نمی گذرد که این دو راه حل اساسی را برای گشودن گره زندگی شان پیدا می کنند: دزدی...

برلین، زمان حال. شوهر «کایل پرات» (فاستر) می میرد و «پرات» قصد دارد هم راه با «جولیا» (لوستن)، دختر هفت ساله اش و تابوت شوهرش به امریکا برگردد. «کایل» و «جولیا» در هواپیما به خواب می روند. اما وقتی «کایل» بیدار می شود، می بیند خبری از دخترش نیست...

اودسا شهر کوچکی در تگزاس است که وضعیت خوبی ندارد و از نظر اقتصادی هم در حال مرگ است. تنها چیزی که مردم این شهر را به شوق می آورد پیروزی های تیم فوتبال دبیرستان شهر می باشد...

کانال «ترو تی وی» تلویزیونی کابلی برای فرار از ورشکستگی تصمیم می گیرد بیست و چهار ساعت از زندگی یک آدم معمولی را به روی آنتن بفرستد. سرانجام پس از جست و جو و امتحان بسیار، آدم کم هوشی به نام «اد پکورنی» (مکانگی) که به کار فروشندگی در یک فروشگاه نوارهای ویدئویی مشغول است، انتخاب می شود...