داستان فیلم با برآمدن هیولاهایی غول پیکر به نام کایجو از دریاها آغاز می شود . انسانها برای مبارزه با کایجوها ، روبوت هایی به نام جَگِر می سازند که این روبوت ها از طریق ارتباط عصبی با دو انسان کنترل می شوند . اما حتی قدرتمندترین جَگِرها هم توانایی مقابله با کایجوها را ندارند . یک خلبان سابق (چارلی هانم) و یک کارآموز (رینکو کیکوچی) دست به دست هم می دهند و کنترل یک جَگِر بسیار قدرتمند و قدیمی را عهده دار می شوند تا آخرین امیدهای نسل بشر را زنده نگه دارند ...

5 جوان در حال رانندگی در جنگلهای دورافتاده تگزاس فرد صدمه دیده ای را سوار می کنند. ولی او در اتومبیل آنها به خود شلیک می کند.آنها که در شوک خودکشی او هستند برای کمک به خانه ای می روند.ولی از بدشانسی آنها توسط مردی با اره برقی تعقیب می شوند...

«تارزان»، مرد جنگلی، زندگی راحتی دارد تا این که با «پروفسور پورتو»، دخترش، «جین» و راهنمای شان، «کلیتن» روبه رو می شود و می فهمد که او نیز انسان است. حالا «تارزان» بین دوراهی تمایلش به ماندن با هم نوعانش و وفاداری و پای بندی به خانواده ی گوریلی که بزرگش کرده، گیر کرده است....