میرا و الی زندگی سختی دارند. یک روز که نا پدریشان قصد تجاوز به انها را دارد انها دست به خشونت میزنند و بعد از ان زندگی انها متحول میشود و روال خشونت باری را پی میگیرند..

ابنر پیکاک که صاحب امنیاز نشر یک مجله علمی را دارد بدنبال نیمه گمشده خود میگردد و ...

پلیس شهر خشن جیم ویلسون توسط کاپیتان خود تنبیه می شود و به یک شهر کوهستانی برفی فرستاده می شود تا به کلانتر محلی کمک کند تا یک پرونده قتل را حل کند.

عده ای از سربازان آمریکایی به مواضع آلمان ها در زمستانی برفی در نزدیکی باستوگن حمله می کنند. آنها دچار کمبود سوخت، جیره و مهمات هستند و آلمانی ها آنها را ، مداوم تشویق به تسلیم شدن می کنند. از طرفی مه ، مانع پیشروی شده و پشتیبانی هوایی متفقین را ناممکن ساخته است...

یکی از بزرگترین ناشران "ارل جونات" ، دست به یک قتل زده و برای پاک کردن رد پای خود مرد بیگناهی را مقصر جلوه می دهد.آن مرد "جرج استراد" یکی از کارمندان او است که باید تلاش کند تا بیگناهی خود را به اثبات برساند...

در قرن پانزدهم فرانسه بعد از نزدیک به صد سال جنگ با انگلستان شکست خورده و به یک ویرانه تبدیل میشود. “ژان دارک” دختری 14 ساله کشاورز ادعا میکند زمزمه هایی از بهشت شنیده است مبنی بر اینکه او هدایت ارتش خدا را بر عهده بگیرد و “چارلز هفتم” را به عنوان پادشاه فرانسه برگزیند…

"فرانک انلی" کهنه سرباز جنگ به نظر می رسد زندگی خوبی دارد تا زمانیکه متوجه می شود "جو پارکسون" به شهر آمده ، ظاهرا "پارکسون" به دلیل اتفاقاتی که در اردوگاه اسرای جنگی آلمان اتفاق افتاده در جستجوی انتقام است و...

پس از اینکه تریتون، ذهن‌پرداز صحنه ساختگی، به‌طور مرموزی به قدرت‌های فراطبیعی پیش‌شناخت دست می‌یابد، می‌ترسد و عمل خود را رها می‌کند تا در گمنامی زندگی کند.