شیکاگو، چهارده فوریه سال 1929. "آل کاپون" موفق می شود خود را به عنوان ارباب جرایم سازمان یافته شهر معرفی کند. فیلم تاریخچه یکی از حملات او به گروه رقیبش را به تصویر می کشد...

»بابر ریوز« (ردفورد) همراه یک محکوم دیگر از زندان ایالتی می گریزد و این خبر باعث ولوله ای میان مردم شهرش می شود. بعضی از اهالی شهر، »بابر« را گناهکار می دانند و بقیه بی گناه. »کلانتر کالدر« (براندو) از گروه دوم است و حس می کند که »بابر« به شهر و خانه اش خواهد آمد...

در سال 1944 یک دکتر ارتشی مسئول بخش روان درمانی بیمارستانی در آریزونا میشود و باید با پرونده های بسیار دشواری دست و پنجه نرم کند ...

» راجر تورنهیل « ( گرانت ) مدیر تبلیغاتى موفق اما خودخواه ، روزى با مأمورى مخفى به نام » جرج کاپلان « اشتباه گرفته مى شود. اشتباهى که منجر به کشانده شدنش به دنیایى از مخاطرات و دسیسه‏ ها مى ‏شود...

در سال 1950 در آریزونا، معاون کلانتر لس مارتین تلاش می کند تا یک سری از قتل های مرموز را حل کند و

داستان درباره مارجوری یک دانشجوی دختر است که وقتی در یک کمپ تابستانی مشغول بکار میشود عاشق یک مرد 32 ساله بنام نوئل ایرمن میشود و ...

یک ورزش نویس و یک طراح مد پس از یک طوفان عاشقانه با هم ازدواج می کنند و متوجه می شوند که اشتراکات کمی با هم دارند.

داستان درباره ی "رابرت" (لمون) و "نینا" (هالیدی) می باشد که پس از 8 سال زندگی مشترک از یکدیگر طلاق می گیرند و …

داستان دو خواهر که با دو مرد که یکی وکیل و دیگری خواننده است آشنا میشوند و ...

لانگ آیلند؛ زوج ثروتمندى به نام « مود » ( واکر ) و « اولیور » ( هامپدن ) « لارابى »، دو پسربه نام « لینوس » ( بوگارت ) و « دیوید » ( هولدن ) دارند. در املاک خانواده ، راننده‏ ى آنان ، « توماس فئرچایلد » ( ویلیامز ) و دختر جوانش، « سابرینا » ( هپبرن ) نیز زندگى مى‏ کنند . « سابرینا » که به « دیوید » علاقه‏ مند است از او بى ‏توجهى مى‏ بیند ...