«جیمی تادسکی» (ویلیس)، قاتل مزدور سابق، از زندگی بزهکارانه اش کناره گرفته و در مکزیکو زندگی آرامی را با آشپزی و خانه داری سر می کند. اما همسرش، «جیل» (پیت) کما کان دلش می خواهد از راه های خلاف و هیجان انگیز زندگی شان را بگذرانند...

یک بازیگر پس از ماموریتی با کارآگاهی خصوصی، با جذابیتها و خطرات تحقیق خصوصی آشنا می شود و...

«پرات» (اسپیسی)، مردی را که مدعی است از سیاره ی «کی - پکس» به کره ی زمین آمده، پس از یک حادثه ی جیب بری در ایستگاه بزرگ قطار نیویورک، تحویل بیمارستان روانی دولتی می دهند و «دکتر مارک پونل» (بریجز) وظیفه ی مراقبت از او را به عهده می گیرد...

در دوران رکود اقتصادی، در مناطق جنوبی، سه زندانی از گروه زندانی های زنجیری میسی سیپی به نام های «یولیسیز اورت مگیل» (کلونی)، «دلمار» (نلسن) ساده و دوست داشتنی، و «پیت» (تورتورو) همیشه عصبانی، به هوای آزادی و بازگشت به خانه های شان، فرار می کند...

بری توماس که یک کارمند ساده اداره میباشد به لیزا یکی از همکارانش علاقمند میشود ، بعد از ساعت کاری بری وقتی با لیزا به یک بار میروند شاهد قتل او میشود .. درست هنگام نیمه شب رعد و برق به بری برخورد میکند و صبح بعد بری متوجه میشود که همه چیز ریست شده و در روز قبل از کشته شدن لیزا و وقایع قبلی زندگی میکند

ستاره بزرگ فوتبال آمریکایی در پی یک تماس تلفنی مشکوک به قتل میرسد‌‌؛ در این بین مامور مخفی سابق ایالات متحده (بروس ویلیس) انتخاب میشود تا تمام تلاش خود را برای حل پرونده قتل انجام دهد...

داستان چهار زن که با هم دوست هستند و فقط به همدیگر اعتماد دارند و از رسیدن به خواسته خود از هیچ کاری ابایی ندارند ...

یک پلیس بین کهکشانی سرد و گرم چشیده، زمانی که تنها 12 اینچ قد دارد، بر روی زمین فرود می آید و...

جایی میان کارولاینای شمالی و جنوبی. «سیلر ریپلی» (کیج) جلوی چشم های محبوبه اش، «لولا» (درن)، مردی را که با چاقو به او حمله کرده، می کشد و به زندان می افتد. اما بیست و دو ماه و هجده روز بعد که آزاد می شود «لولا» با این که مادرش «ماری یتا» (لد) ملاقات آن دو را ممنوع کرده، به دیدنش می رود. عشاق از شهر می روند و به سوی نیو اورلیانز به راه می افتند...

یک تیم از وکلای قانونی پرونده ای را در دست میگیرند که باور دارند در آن یک انسان به اشتباه محکوم شده و سعی در اصلاح آن دارند...