در مرکز داستان “حِی” قرار دارد ، مردی که رویاهای بزرگی در سر دارد ، اما آرزوهای او توسط گروهش و رئیس یک باند خلافـکار به نام “هکنی” ، خدشه دار شده اند . “حِی” برای کمک به مردی به نام "مصطفی" به گروه خود پشت می کند و ...

مردی جوان عضو گروهی میشود که همه نوع خلافی انجام میدهند. آنها این شیوه زندگی کردن را دوست دارند، تا اینکه کم کم توجه پلیس و یک باند رقیب را به خود جلب میکنند...

یک نوجوان رنج دیده و خشن به زندان بزرگسالان فرستاده می شود، و در آنجا با پدرش ملاقات می کند و ...

زمانی که یک زن جوان توسط یک گروه ظالم به رهبری شخصی بنام “تری” مورد ضرب و شتم قرار میگیرد، خواهر کوچکش که تنها 16 سال سن دارد میخواهد انتقام او را بگیرد و در این راه چیزی جلودارش نیست، حتی اگر لازم باشد عضو یک باند دختران خیابانی شود…

"کنت" آدم بد و ترسویی است که تصمیم میگیرد سر به راه شود. اما پس از اینکه از شغلش استعفا می دهد...

مردی جوان سعی دار چرخه ای از خشونت را متوقف کند , وقتی دختری روستائی بنام تیا پیش پسر عمویش در شهر اقامت دارد وقایعی رخ می دهد که ....