در حالی که اولین شیفت شب خود را در یک هتل دور کار می کرد، زنی شروع به شک می کند که ملک خالی از سکنه است.

در تاریخ 13 مارس 1997، نوری روشن و رازآلود در نزدیکی یک ققنوس ظاهر شد. به دنبال این قضیه سه نوجوان تصمیم گرفتند به مدت کوتاهی به یک صحرا بروند و به امید برطرف کردن حوادث عجیب و غریب در شهرشان، تحقیقاتشان را آغاز کنند ولی متاسفانه اتفاقاتی ناوار برایشان به وقوع می پیوندد که …

موضوع فیلم در مورد یک زن جوان تازه عروس می باشد که بعد از لو رفتن هویت اصلیش، اکنون سعی دارد خودش را اصلاح کند و ...

کتی (جنیفر کانلی) که به تازه گی از اعتیاد رها شده در خانه ای کوچک در نزدیک ساحل در شمال کالیفرنیا زندگی می کند؛ او که به خاطر جدایی از همسرش دچار افسردگی ست و به اتفاقات اطرافش بی توجه، به اخطاریه هایی که برای مالیات عقب افتاده اش دریافت می کند هیچ اعتنایی ندارد و تنها زمانی متوجه موقعیت خود می شود که ماموران برای تخلیه خانه و به حراج گذاشتنش به زور به خانه اش می آیند…

«بروس نولان» (کری) خبرنگاری تلویزیونی در یکی از آن روزهای پر از بدبیاری اش، از کوره در می رود و به خداوند به خاطر آن که روزگارش را چنین پر مصیبت ساخته، گله می کند. اما در کمال شگفتی خداوند بر او ظاهر می شود و این فرصت را در اختیارش گذاشته می شود که دریابد خداوند چه مسئولیت های عظیمی به عهده دارد.

روزهای پایانی هزاره ی دوم. «لنی نرو» (فاینز) که قبلا پلیس بوده، حالا با دیسکت های حاوی داده هایی که خاطره ها و حس ها روی شان ضبط شده، سروکار دارد. یک روز دیسکتی از جنایتکاری که یک زن خیابان گرد را به قتل می رساند، به دستش می رسد. «لنی» به تحقیق و جست و جو می پردازد و بیش تر و بیش تر در گردابی از حق السکوت، جنایت و هتک حرمت فرو می رود…

نگاهی خصوصی و حرفه ای به زندگی و کار روزمره کارکنان دادگستری لس آنجلس که شامل قاضی , منشی دادگاه , وکلا و پلیس ها میشود .

"کارول کنی"، معلم بازنشسته، فعالیت دوم خود را به عنوان پزشک آغاز می کند...

این سریال به تجربه های پلیس، امدادرسان و آتش نشانان در شرایط ترسناک، تکان دهنده و پر استرس می پردازد...

داستان سریال درمورد فردی بنام الکس کین مامور اطلاعاتی سابق که به عنوان مشاور امنیتی کازینویی در لاس وگاس استخدام می شود تا در مقابل جرم و جنایت بایستد و مسئول برقراری امنیت باشد. او پس از کش و قوس های فراوان در زندگی خود و کشته شدن همسرش، با شخصی بنام جانسون و کساندرا آشنا می شود و پیشنهاد جانسون، شخصی که مسئول نظارت بر قمارها در کازینو ـست، مبنی بر شغلی خطرناک را می پذیرد. با این اوصاف او خود را آماده مقابله با خطرناکترین لحظات در زندگی اش می کند...