در سال 1971، در امتداد منطقه مرزی Longewala، یک گردان کوچک از سربازان هندی به مقابله با یک نیروی ضربتی بزرگ پاکستانی می روند.

آجای پاندیت نویسنده ثروتمند ، با دیوا فقیر و عصبانی ، دوست می‌شود که در زاغه‌های نزدیک شهر با پدرش زندگی می‌کند . چند سال بعد ، آجای عاشق سونالی می‌شود ، در حالی که دیوا به زندگی فقیرانه‌اش ادامه می‌دهد ...

دختری از یک خانواده ثروتمند ، زمانی که از خانه فرار می کند و عاشق یک روزنامه نگار فقیر می شود ، خانواده اش را خشمگین می کند ...

این فیلم درباره سورش، کارگردان فیلم تنها است که یک شب به شنتی برخورد می کند و او را به عنوان بازیگر نقش اصلی فیلم انتخاب می کند. در یک چرخش سرنوشت، شانتی تبدیل به یک سوپراستار می شود و سورش از رده های بالای صنعت فیلم سقوط می کند.