دیوید قصد دارد بازیگری را کنار گذاشته و به رشته ورزشی خودش بازگردد تا موفقیت های بیشتری کسب کند ...

در سال 1940 " اورسن ولز " که یک فیلنامه نویس است بدنبال موضوع جدیدی برای یک فیلم میگردد و از چند نفر کمک میگیرد ....

توماس مونتگومری ، پدر متاهل دو دختر جوان ، توسط دنیای قمار آنلاین و اتاق های گفتگو ، گمراه می شود که در آن یک عاشقانه مجازی و در نهایت منجر به قتل مرد بی گناه میشود ...

مایکل و سارا ازدواج کردند ، اما خوشی آنها بسیار کوتاه بود . زمانی که سارا به خاطر قتل مادر مایکل "کریستینا" بازداشت شد ، تیم دوباره جمع شدند تا سارا را از زندان فراری دهند ...

داستان فیلم حکایت عجیب بنجامین باتن ، داستان پیرمردی بنام بنجامین ( براد پیت ) است که در سن 80 سالگی انگار دوباره متولد می شود و سنش هر سال کاهش می یابد تا دوباره به سنین جوانی می رسد .او در سن 80 سالگی عاشق دختر بچه ای بنام دیزی (کیت بلانشت ) می شود و هنگامی که دو باره به سن جوانی می رسد رابطه عاطفی شدیدی با او دارد …

شمال کالیفرنیا. قاتل زنجیره ای معروف به «زودیاک» آزادانه به جنایت های خود ادامه می دهد. بسیاری از خبرنگاران و مأموران پلیس به دنبال کشف هویت واقعی او هستند تا این که کاریکاتوریستی به نام «رابرت گری اسمیت» (جیلنهال) درگیر پرونده می شود و با وسواس به جست و جوی قاتل می پردازد…

بعد از 17 سال مایکل میرز که اکنون دیگر بزرگ شده است و هنوز خطرناک است، به طور تصادفی از بیمارستان روانی آزاد می شود و فورا به هادن‌فیلد بر می گردد. جایی که وی می خواهد خواهر کوچک خود لوریرا پیدا کند و اگر در این راه کسی مزاحم وی شود با یک سرنوشت خونین مواجه می شود …

«راوی» (نورتن)، جوانی پریشان حال پی می برد که به کمک مشت بازی با دست های برهنه، بیش از هر زمان دیگری احساس زنده بودن می کند. او و «تایلر دردن» (پیت) که به دوستانی صمیمی تبدیل شده اند، هفته ای یک بار با هم ملاقات می کنند تا با هم مشت بازی کنند. در حالی که افراد دیگری هم به باشگاه شان می پیوندند، محفل شان به رغم آن که رازی است بین شرکت کننده هایش، شهرت و محبوبیت یک باشگاه زیرزمینی را پیدا می کند...

جوانی به نام بلو بکستر که در شهری بیابانی زندگی میکند مصمم است پروژه‌ی ناتمام پدر مرحوم خودش، یعنی ساخت یک سرسره آبی بزرگ را به سرانجام برساند…