یک زن و شوهر برای ترک سیگار به مدت 4 روز به یک کابین می روند. با شروع ترک نیکوتین، آنها خود را در تضاد با این که چه کسی هستند و می خواهند چه کسی شوند، می بینند.

پس از این که «الیزابت سوان» (نایتلی)، «ویل ترنر» (بلوم) و «ناخدا باربوسا» (راش)، «ناخدا جک اسپارو» (دپ) را از سرزمین مردگان نجات می دهند، آماده می شوند تا با دشمنان شان، «دیوی جونز» (نای) و «لرد کاتلر بکت» (هالندر) روبه رو شوند. «بکت» حالا کنترل قلب «دیوی» را به دست دارد و می کوشد تا با از بین بردن تمام دزدان دریایی حکمروای دریاها باشد...

«ویل ترنر» (بلوم) و «الیزابت» (نایتلی) قرار است با هم ازدواج کنند. اما پس از آن که به فرار «ناخدا جک اسپارو» (دپ) کمک می کنند، هر دو را دستگیر می کنند. حالا اگر «ویل» بتواند مسئولیت ها را به دوش بگیرد و «جک» را تعقیب کند و هم راه با قطب نمای جادویی اش به «بکت» (هالندر) ناخدا ی جدید «کشتی مروارید سیاه» تحویل دهد، «بکت» از مجازات آنان صرف نظر خواهد کرد...

در این قسمت، ملکه سفید برفی نقش یک نوجوان فریب خورده دارد که ترجیح می دهد تا با شنل قرمزی به سرگرمی بپردازد و …

در بهار سال 1986 هیچکس خبری از فرانک اسلج ندارد یک سال بعد ...

«ناخدا باربوسا» (راش) کشتی «ناخدا جک اسپارو» (دپ) به نام «مروارید سیاه» را در اختیار می گیرد و بعدا به شهر پورت رویال حمله می برد و «الیزابت سوان» (نایتلی) دختر فرماندار (پرایس) را می رباید. «ویل ترنر» (بلوم) دوست دوران کودکی «الیزابت» با «جک» متحد می شود تا «الیزابت» را نجات دهند و «مروارید سیاه» را دوباره به چنگ آورند. اما نفرینی باعث شده «باربوسا» و خدمه اش برای همیشه در پرتو هر نور مهتابی به اسکلت هایی زنده تغییر شکل یابند...

پروفیون ، فرد ظالمی است که می خواهد با همدستی زن جسور فرمانروا بر فرمانروای عادل و صلح طلب پیروز شود ولی...

یک خلبان با کمک یک متصدی بار سعی دارند جلوی یک باند خطرناک و یک هکر روانی که قصد دارند به سلاحی اتمی دست پیدا کنند , را بگیرند .

زمانی در آینده با آب شدن یخ های قطبی در اثر یک فاجعه ی زیست محیطی و اثرات گل خانه ای، همه ی خشکی ها به زیر آب رفته اند و زندگی نابود شده است. معدود بازماندگان خودشان را با زندگی آبی وفق داده اند و در ایستگاه هایی روی آب زندگی می کنند. از جمله ی آنان، «مارینر» (کاستنر) است که روی قایقی عجیب زندگی می کند و هنوز برخی آثار تمدن گذشته را با خود دارد...

ماجرای پلیسی است که در مبازخ با جنایت کاران در یک ماموریت به شدت زخمی میشود و امیدی به زنده ماندن او نیست که یک شرکت وابسته به پلیس اورا تبدیل به یک ربات پلیس میکند و وارد خیابان میکند تا با جنایت کاران مبارزه کند که او قسمتی از حافظه خود را بیاد میارد….