دامدار مکزیکی "آلوارز کلی" علاقه چندانی به جنگ داخلی ندارد مگر اینکه بتواند از آن طریق پول دربیاورد.اما پس از طی مسیری طولانی برای تحویل گله به نیروهای متحد، او توسط کلنل نیروهای متفق "تام روسیستر" ربوده می شود و...

دهه ی 1860. سرخ پوستان قبیله ی شاین از قلمروشان در یلوستون به قرارگاهی 1500 مایل دورتر در اوکلاهما منتقل شده اند. آنان که از انتظار برای رسیدن کمک های دولت فدرال به ستوه آمده اند و با بیماری و سوء تغذیه دست به گریبانند، تصمیم می گیرند راهی زادگاه خویش شوند…

افسانه ای درباره یک زنگ بزرگ که از طلای خالص است و توسط راهبان ساخته شده .این داستان در بازار توسط وایکینگی به نام "رولف" تعریف می شود و ماجرا به گوش فروانروای مسلمان "علی مانوش" که علاقه بسیاری به پیدا کردن زنگ دارد میرسد. اما "رولف" ادعا می کند جای زنگ را نمی داند و به زادگاه خود می گریزد...

سال 1829. » زبیولن پرسکات « ( مالدن )، همسرش، » ربکا « ( مورهد ) و فرزندان‏شان » زک « ( راسل )، » سام « ( چارنى )، » ایو « ( بیکر ) و » لیلیت « ( رنولدز )، مزرعه‏ ى خود را در نیوانگلند رها مى ‏کنند و به امید کسب موقعیت‏ هاى جدید رهسپار غرب مى‏ شوند...

سال 1948. » دان هیوود « ( تریسى ) قاضى آمریکایى به نورمبرگ آلمان مى ‏رود تا تعدادى از جنایتکاران جنگى نازى را محاکمه کند. » تد لاوسن « ( ویدمارک)، سرهنگ ارتش، دادستان است و » هانس رولف « ( شل ) وظیفه‏ ى دفاع از متهمان را به عهده دارد...

در میانه خیزش مجارستان در سال 1956، یک مزدور استخدام می‌شود تا رهبر مقاومت مجارستان را از بوداپست اشغالی قاچاقی خارج کند

ارتش آمریکا از طرف اقوام زندانیان سفید پوست "کومانچیها" ، تحت فشار است تا آنها را آزاد سازد . یک مارشال فاسد، "گوتری مک کیب" ، توسط یکی از گروهبانان ارتش متقاعد می شود تا در مذاکره با آنها به او کمک کند . اما فقط دو اسیر آزاد می شود و ...

در سال 1836 ژنرال “سانتا آنا” و ارتش مکزیک در تگزاس پیشروی می کنند. برای متوقف کردن آنها ژنرال “سم هیوستون” باید زمان کافی داشته باشد تا ...

مارشال جیک وید به کلینت هالیستر یاغی کمک می کند که از زندان فرار کند، اما کلینت می خواهد بداند که وید غارت قدیمی را که در حالی که هر دو در یک باند یاغی بودند، در کجا پنهان کرده بود.

بازرس ارتش "کلنل ادواردز" مسئول پرونده ای در مورد "سرگرد کارگیل" یکی از اسرای جنگ کره که متهم به خیانت است می شود.در حالیکه "کارگیل" به جرم خود اعتراف کرده و مافوقهای "ادواردز" او را وادار می کنند پرونده را به دادگاه نظامی بسپارد، او اعتقاد دارد "کارگیل" بیگناه است...