نگاهی عمیق به تعریف هالیوود از افراد مختلف و تاثیر آن نگرش بر زندگی مردم و فرهنگ آمریکایی ها.

مستندی درباره زندگی کمدین کلاسیک نابغه " باستر کیتون "

فیلمسازی به اسم “سرگی اینشتین” به مکزیک سفر می کتد تا پس از دوری کردن از هالیوود فیلم جدیدش را فیلمبرداری کند…

یک کارگر و دختر یک شهردار برای به دست آوردن قلب مردانی که دوستشان دارند، وارد مراسم بالماسکه های مفصل می شوند.

جوان بى ‏کس و کارى به نام « بى‏ رفیق » ( کیتن ) در جست‏وجوى زندگى بهتر به سوى غرب مى‏ شتابد و در مزرعه‏ اى استخدام مى‏ شود. اما از عهده‏ ى کارهاى خشن گاوچرانى برنمى‏ آید و کابوى‏ ها مدام او را مسخره مى‏ کنند. تا این که با گوساله‏ ى ماده‏ اى به نام « چشم قهوه‏ اى » دوست مى‏ شود...

مردی با صداقت خانه خود را ترک کرده تا برای ازدواج با دختر مورد علاقه خود ، ثروتی بدست آورد...

راسکو و باستر در چهاردهمین فیلم مشترکشان در نقش دو مرد که بصورت هم‌زمان به عنوان آتش‌نشان و مکانیک اتومبیل در یک ایستگاه آتش‌نشانی مشغول به کار هستند بازی می‌کنند. حال باید دید چگونه از پس تعمیر ماشین و آتش سوزی های پیش آمده بر می‌آیند...

Buster فروشگاه را مدیریت می کند در حالیکه Roscoe نامه رسان است ورابطه پنهانی با Molly دارد.Buster شاهد سرقت 300 دلار توسط یک پاسبان می باشد که علاقه مند به Molly می باشد و....

“روسکو” و “باستر” در محل برگزاری نمایش مشغول به کارند . زمانی که یک مرد قوی، شروع به قلدری کردن می کند و قصد دارد نمایش را به هم بزند، “باستر” باید تمام تلاش خود را برای متوقف کردنش انجام دهد…

فیلم کنایه ای طنزآمیز به فیلم های وسترن دارد. روسکو پس از تعقیب شدن توسط سرخ پوست ها سوار قطار شده و به شهر کوچکی میرسد. او وارد یک قمار خانه میشود که تله ای دارد و این تله به گودالی منتهی میشود که اجساد را آنجا می اندازند...