مردی که در شهر نیویورک توسط سر و صدای که یک راننده از ماشین خود در میاورد در حال دیوانه شدن بود که تصمیم گرفت دست به اقدامی بزند بر علیه آن…

«ارل بروکس» (کاستنر)، مرد سال پورتلند، یک قاتل زنجیره ای است که هویت واقعی او بر همه مجهول مانده. او دو سال است که مرتکب قتل نشده، اما خود دیگر شیطانی او، «مارشال» (هرت)، تشنه ی جنایت است. تا این که بار دیگر مرتکب قتل می شود، اما این بار ناشیانه...

«کریستوفر مکندلس» (هرش)، دانشجو ممتاز و قهرمان ورزش دانشگاه پس از فارغ التحصیلی تمامی پس انداز 24 هزار دلاری خود را به خیریه می بخشد و برای تجربه ی زندگی در طبیعت بکر، رهسپار آلاسکا می شود...

داستان زندگی خانواده ای در دهه 1970 میلادی و شرح حال شادی و غم ها ...

«ادوارد ویلسون» (مت دیمون) به عنوان یک دانشجوی خوشبین و مثبت ، در دانشگاه درس می خواند و جذب انجمن جمجمه و استخوان می شود . این انجمن ، محلی است برای پرورش فکری و آینده سازی رهبران آینده جهان . تیز هوشی ویلسون و عظمت و خوشنامی وی و اعتمادی که به ارزش های آمریکایی دارد ، او را بهترین کاندید برای کار کردن در این سازمان می کند و در جنگ جهانی دوم جذب سازمان O.S.S می شود ، که این سازمان بعد ها باعث بوجود آمدن سازمان C.I.A می باشد.

«تام استال» (مورتنسن) یک رستوران را در شهری کوچک و آرام در ایندیانا می گرداند. شبی، «تام» با چنان قاطعیتی در برابر تهدید های خشونت بار دو فرد قاتل عکس العمل نشان می دهد که بلافاصله به یک قهرمان محلی تبدیل می گردد. «کارل فوگارتی» (هریس) گنگستری اهل فیلادلفیا، از این ماجرا با خبر می شود و خودش را به آن شهر می رساند و مدعی می شود که «تام» نام دیگری دارد و همینطور گذشته و سابقه دیگری...

روانپزشکی خوب و تحصیل کرده شغل دانشگاهی خود را ترک کرده و به موسسه ای که پدر رمان نویسش در آن کار می‌کرده رفته است . او در آنجا با معمایی عجیب روبرو می شود و ...

سال 1897. دورتادور دهکده ی کاوینگتن را جنگل های انبوه فراگرفته است. می گویند موجودات خطرناکی در اطراف دهکده زندگی می کنند. این موجودات پیمانی ننوشته با اهالی دهکده بسته اند که طبق آن، مادامی که اهالی دهکده پا به جنگل نگذاشته اند، خطری آنان را تهدید نمی کند...

یک زن جوان با مردی که جزئی از خانواده ای از افراد جاویدان است ، ملاقات می کند و عاشق آن می شود...

هنگامی که هوبرت لی تصمیم می گیرد بزرگترین سالن سینمای جهان را در مقابل خیابان سالن تشییع جنازه باز کند ، بین لی و ترنر نایت ، صاحب خانه تشییع جناح ، مشاجره ای رخ می دهد...