دختری نوجوان یتیم توسط یک زوج به سرپرستی گرفته میشود. ولی زمانی که به خانه آن ها می رود، متوجه میشود که آن زن و شوهر مهربانی که به نظر می رسیده اند،‌ نیستند...

مردی بی هدف که در زندگی اش کاری بجز قمار کردن و شراب خوردن انجام نمی دهد، بخاطر نیازش به پول، مربیگری یک تیم بیسبال لیگ کودکان را بر عهده می گیرد...

اکتبر سال 1991. توفانی مهیب از سمت جزایر برمودا وزیدن می گیرد و در سر راه خود با توده ای از هوای سرد جاری از «گریت لیکس» هم راه می شود که در نتیجه ی آن، امواجی غول آسا به هوا بر می خیزد و سرنشینان یک کشتی ماهی گیری را در میان «توفان تمام عیار» نابود می کند...

ماجرای یک پسر بچه ی خجالتی ، که دوران کودکی اش را در کنار سگ دوست داشتنی اش «اسکیپ» سپری می کند و بزرگ می شود ...

یکی از مدیران سابق شهر نیویورک (دایان لین) به همراه همسرش (نیل مک دانو) به این کشور نقل مکان می کند و با یک زن مزرعه دار بی سواد (جنا رولندز) دوست می شود.

"ریس مک هنری" صاحب یک فروشگاه لباس دست دوم است، و "کارول فیت‌سیمون" خیاطی است که همانجا کار میکند. فیلم ماجرای رابطه بین آنها از سال 1960 تا زمان حال را روایت میکند...

جسد یک خدمتکار زن در کاخ سفید پیدا می شود و کارآگاه دایره جنایی «هارلان رگیس» احضار می شود تا در مورد این پرونده تحقیق کند و ...

بخاطر اختلال غیرعادی که در رشد سنی پسری افتاده ، او 4 برابر سریعتر از یک انسان معمولی رشد میکند ، زمانی که پسر وارد کلاس پنجم میشود ، ظاهر یک انسان 40 ساله را دارد...

آینده ای دور. «مگاسیتی- یک» منطقه ای است عظیم و ناامن که آن را «قاضی درد» (استالون) با کمک چند دستیار اداره می کند. یکی از جانیان محلی، «ریکو» (آسانته) که قبلا «درد» او را به زندان انداخته فرار می کند و با هیئتی شبیه به «درد» دو نفر را به قتل می رساند. به این ترتیب «درد» محاکمه و به زندان ابد محکوم می شود

هفت دوست برای آخر هفته دور هم جمع میشوند. جائی که قبلا در دوران کودکی دور هم جمع میشدند و اکنون در آستانه تعطیلی قرار دارد...