این فیلم در مورد زنی بنام «تمپل گرندین» که با وجود محدودیت هایی که داشت تبدیل به یکی از معروف ترین دانشمندان در زمینه دامداری شد و …

ارول بابج، کارمند اداره سلامت عمومی در آستانه بازنشستگی است و باید دستیاری جوان به نام آلیسون لاوری را قبل ‏از خاتمه خدمتش تربیت کند. وظیفه بابج کنترل خلافکاران جنسی ثبت شده در منطقه خویش است. کسانی که دست به ‏ازار و اذیت زوج های خود زده یا آنان را به قتل می رسانند...

یک درام به بررسی گذشته عاشقانه و حال احساسی آن لرد (ونسا ردگریو) و دخترانش، کنستانس هاورفورد (ناتاشا ریچاردسون) و نینا مارس (تونی کولت). همانطور که آن در حال مرگ است، به یاد می آورد و به ...

«تریستان» (کاکس) انگلیسی جوانی است که می خواهد با «ویکتوریا» (میلر) ازدواج کند. «ویکتوریا» شرط می گذارد که اگر او یک شهاب بیابد به خواستگار دیگرش جواب رد خواهد داد. «تریستان» سفری را آغاز می کند و به سرزمین اسرارآمیز «استورم هولد» می رود جایی که شهاب را می یابد؛ دختری به نام «ایوین» (دینز)...

"خانواده استون" در مراسم سالانه ی کریسمس خود جمع شده و منتظر رسیدن پسر محبوب خانواده به همراه دوست دختر سطح بالایش هستند. او که با مهمانانی غریبه روبروست، از خواهر خود درخواست می کند تا او را همراهی کند...

داستان فیلم درباره مثلثی عشقی میان دختری فروشنده،یک تاجر ثروتمند و جوانی بی هدف است...

«جان کانر» (استال) حالا بیست و پنج ساله است و T-X، پیش رفته ترین و پیچیده ترین روبات - انسان «اسکای نت» از دل زمان فرستاده می شود تا کار ناتمام T-1000، ماشین قبلی را به اتمام برساند. حالا تنها امید «کانر» برای زنده ماندن، «نابودگر» (شوارتسنگر)، آدم کش مرموز قبلی است...

این فیلم روایتگر یک روز از زندگی سه زن در سه مکان مختلف در سه زمان مختلف است , سال 1951. «لارا براون» (جولیان مور) زن بارداری است، که قصد دارد یک مهمانی برای شوهرش ترتیب دهد، اما نمی تواند دست از خواندن رمان «خانم دالووی» بردارد. «کلاریسا وان» نیز زنی در زمان حاضر است که یک مهمانی برای دوستش «ریچارد»، نویسنده ای مشهور که مبتلا به ایدز است، تدارک دیده. این دو ماجرا بطور همزمان به کار و زندگی «ویرجینا وولف»، کسی که رمان «خانم دالووی» را می نویسد، متصل هستند...

فیلم داستان "ایگبی" پسری هفده ساله است که بوسیله رابطه با زنان بزرگتر از خود با سرطان مادر و دیوانگی پدرش کنار می آید...

سال 1812. «ژان والژان» (نیسن) پس از تحمل نوزده سال زندان ، تحت تأثیر محبت و انسانیت یک کشیش (وون)، با هویتی جدید راه جدیدی را در زندگی پیش می گیرد . در 1822 او به مقام شهردار شهری کوچک می رسد و شهروند محترم و با نفوذی می شود . در حالی که زندانبان سابق و بازرس فعلی پلیس ، «ژاور» (راش)، به هویت واقعی «والژان» شک کرده، اما دلیلی برای دستگیری او پیدا نمی کند...