Godzilla vs. Kong

گودزیلا در مقابل کونگ، دقیقا همان چیزی است که انتظارش را داشتیم. این فیلم از دنیای هیولایی برادران وارنر پس از فیلم های گودزیلا در سال های 2014 و 2017 و نیز کونگ: جزیره جمجمه، به عنوان چهارمین قسمت از این فیلم ها دو هیولای شگفت انگیز را در مقابل هم قرار میدهد. آخرین باری که این دو هیولا در دنیای سینما در مقابل یکدیگر قرار گرفتند در سال 1962 بود.

49 سال زمان زیادی است و بالاخره وقت آن بود که این دو هیولا از قلمرو خود بیرون آمده و این فیلم را با بودجه کلانش رقم بزنند. این فیلم به کارگردانی آدام وینگارد، همانطور که از نامش بر می آید پر از سکانس های استخوان شکنی و تخریب آسمان خراش ها است. علاوه بر آن، در این قسمت به هر سه فیلم قبلی نیز اشاراتی شده است.

داستان از جایی شروع میشود که فیلم گودزیلا: پادشاه هیولا ها (2019) به پایان رسید. تایتان های غول پیکر تعدادشان زیاد شده است و خود گودزیلا هم که گل سر سبد آنها است. زندگی در جریان است و هیولا ها تقریبا انسان ها را به حال خود رها کرده اند. اما هنگامی که گودزیلا به یک تاسیسات که توسط اپکس سایبرنتیکس اداره میشود حمله میکند، این صلح شکننده به هم میریزد.

در همین حال، کونگ – که اکنون بسیار بزرگتر از اندازه اش در فیلم قبلی است – در حال منتقل شدن به مکانی است که مناسب زندگی او باشد. یعنی زمین مقدس که یک اکوسیستم باستانی مخفی است. کونگ باید قبل از این که آلفای دیگر حضور او را در اقیانوس احساس کند به مقصد برسد؛ اما دیگر خیلی دیر شده است.

در فیلم های قبلی چیز هایی در مورد هر کدام از این هیولا ها یاد گرفتیم. اما مبارزه این دو با هم موضوعی به مراتب جذاب تر بود و طرفداران مدت زیادی است که منتظر رویارویی این دو هیولا هستند. سکانس های درگیری این دو موجود واقعا بی نظیر است.

در این مبارزات، هر دوی این هیولا ها لحظاتی را برای درخشش در اختیار داشتند. در برتری آنها تعادل زیبایی وجود دارد؛ اما در کنار آن، لحظات حساسی نیز وجود دارد که به انداز کافی بیننده را درگیر خود میکند. وینگارد به خوبی از عهده این سکانس های اکشن بر آمده است.

در نهایت، گودزیلا گودزیلا است. یک نیروی طبیعت، و نه خوب است و نه بد. از طرف دیگر، کونگ چیزی فراتر از یک هیولا است و ویژگی های متمایزی دارد. ازجمله این که با انسان ها سازگار است و دست دوستی به سمت آنها دراز کرد. او حتی با یک دختر نیز رابطه داشته است. احتمالا دلیل محبوبیت کونگ در مقابل گودزیلا نیز همین ویژگی ها باشد. با اعلام عنوان این پروژه، غوغایی در فضای مجازی به پا شد و وضعیتی مشابه فیلم بتمن علیه سوپر من ایجاد شد.

شایان ذکر است که در این قسمت نیز درست مانند دیگر فیلم های این سری، باز هم کاراکتر های انسانی شامل میلی بابی براون و کایل چندلر در نقش مدیسون و مارک راسل هستند که بیشترین زمان فیلم را به خود اختصاص داده اند.

البته که دیدن بازگشت این کاراکتر ها از فیلم قبلی لذت بخش است و باعث پیوستگی بیشتر داستان میشود. بازی آنها نیز عالی است و با دل و جان نقش خود را به خوبی ایفا کرده اند. اما زمان کمتری ب این دو نفر اختصاص داده شده است.

در عوض زمان بیشتری به کاراکتر های جدیدی همچون لین اندروس (ربکا هال) و نیتان لیند (الکساندر اسکارزگارد) اختصاص داد شده است. دیگر کاراکتر جدید این فیلم، تایری هنری است که نقش دیوانه ای را بازی مکیند که سعی دارد ثابت کند اپکس ریگی به کفشش دارد. که البته حق با او است. اما در این بین به اندازه کافی به پیشینه نیتان لیند که یک دانشمند در حوضه زمین مقدس است پرداخته نشده است؛ در حالی که بینندگان در مورد این کاراکتر بسیار کنجکاو هستند و نقش مهمی نیز در وقایع فیلم دارد. هنری در این فیلم دقیقا نقش جان سی رایلی در فیلم کونگ: جزیره جمجمه را دارد و در لحظاتی نیز با بیان جملاتی به جا، خنده را به لب های بیننده می آورد.

جمع بندی

گودزیلا در مقابل کونگ دقیقا همان چیزی بود که در تریلر ها قولش را داده بودند و دقیقه به دقیقه از دو ساعت زمانش را به خوبی صرف برآورده کردن انتظارات طرفدارانش کرده است. اما به طور چشمگیری زمان زیادی به کاراکتر های انسانی متعدد این فیلم پرداخته شده است. امیدواریم که در آینده  داستان های بیشتری در مورد جهان هیولایی برادران وارنر را شاهد باشیم و دوباره نیم قرن طول نکشد تا این کاراکتر های دیوانه و خشمگین را در کنار هم ببینیم.

منبع : وب سایت adarok