جستجو حرفه ای

Dunkirk

(2017) 1080p Blu-Ray
26 اردیبهشت 1399 : زمان آخرین بروزرسانی
7.8
IMDb
739,547 vote
0
Metacritic
0
Rotten Tomatoes
7.8
User
9 vote
به این فیلم امتیاز دهید
جنگ جهانی دوم، نیروهای متحده بریتانیا، فرانسه و بلژیک ، که توسط نازی ها در شهر دونکرک فرانسه محاصره شده اند و جنگ شدیدی که بین این دو گروه اتفاق می افتد …
مشاهده کامل
دلیل بروز رسانی : نسخه ی x265 4K بلوری اضافه شد
جهت ثبت نظر ابتدا وارد سایت شوید یا ثبت نام نمایید
هیچ نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را ثبت نمایید
دانلود مستقیم زیرنویس

“Dunkirk/دانکِرک” یک شاهکار اِمپِرسیونیسم (دریافت گری) است.البته این ها اولین کلماتی نیستند که انتظار دارید درباره یک برنامه سر گرمی تابستانی آن هم با این بودجه عظیم به کار برده شود که توسط یکی از نام آورترین کارگردانان پول ساز صنعت فیلم ساخته شده است.اما این فیلم جنگی در نوع خود کم نظیر است،فیلمی که از بوم بزرگ و گرانی استفاده می کند اما کل مجموعه را نه صرفاً در قالب یک منظره محض،بلکه در قالب لحظات مجزا،خوش ساخت و اغلب خودمانی نیز به بیننده منتقل می کند.سربازان بریتانیایی مملو از حزن،ترس و در عین حال ثابت قدمی همراه با اطمینان خلاقانه شان در این روایت تاریخی بزرگ با گرفتاری های بی شمارشان دسته و پنجه نرم می کنند.کریستوفر نولان به لطف مشارکت های فراوان اش برای کمپانی برادران وارنر توانست حق ساخت این فیلم را به دست آورد.او از آن سه گانه نهایت بهره اش را برد.

 

با پدیدار شدن فیلم هایی در باره وینستِن چِرچیل (“Darkest Hour/سیاه ترین ساعت”) در این روزها،داستان عزیمت انگلستان در برابر تجاوز نازی ها که به 75 سال قبل بر می گردد،دو باره بر سر زبان ها افتاده است.نوستالژی وجود رهبری اثر بخش و سرزمین بریتانیایی که دیگر وجود ندارد،بدون شک در این امر دخیل است اما برای تمام ظرفیت های عاطفی اش،این فیلم حول حوش احساسات پَست،کلیشه های خشک یا استعاره های متعارف فیلم های جنگی نیست؛بلکه حول حوش چیزهای مهم تری نظیر عزم،اراده و بقا بر سر زمین،آب،و هوا است.هنگامی که یکی از سربازان در نهایت می تواند پس از یک سفر دل خراش به خانه باز گردد،با عبارت “آفرین” از او استقبال می شود.سپس سرباز در پاسخ می گوید:”تمام کاری که کردیم،زنده ماندن بود،همین کافی است.” سربازی که تقریباً به طرز معجزه آسایی،برای مبارزه در یک روز دیگر نیز نفس خواهد کشید.

 

با استفاده از یک ساختار روایی ریسک دار و حتی رادیکال که داستان سرایی را به سه گاه نگاری میان برش با مدت های مختلف تقسیم می کند،”Dunkirk/دانکِرک” اوج مصیبت و تلاش های نیروی اعزامی بریتانیا برای کمک به نیروهای فرانسه،بلژیک و کانادا در برابر حملات نابودگر فوق العاده سریع آلمانی ها در فرانسه در بهار سال 1940 را به نمایش می گذارد.حدود چهارصد هزار سرباز که اکثرا بریتانیایی بودند،در نهایت به سواحل دانکِرک،در شمال فرانسه،رسیدند و از روی ناچاری و نا امیدی به دنبالی راهی برای رسیدن به کانال انگلیس (کانال مانش) در بیست و شش مایلی خود بودند؛کانالی بسیار نزدیک که عملاً می شد آن را دید،اما در عین حال بسیار دور.

 

باید چند مسئله عملی و لجستیکی اساسی را درک نمود.برای نمونه،آب های کم عمق مانع ورود کشتی های بزرگ می شدند و صاحبان انگلیسی “کشتی های کوچک” تقویت می شدند تا بتوانند عبور کنند و جان سربازان را تا حد امکان نجات دهند.با این حال،مشاهده مردان منتظر بی شمار در صف های بی پایان که امیدوار هستند سوار کشتی شوند،باعث می شد همه این اتفاقات یک ماموریت واقعا غیر ممکن به نظر برسد.

 

کریستوفر نولان که خودش فیلم نامه را نوشته است،حقیقت وحشیانه این وضعیت را مستقیماً با بی رحمی ها و تازیانه ها نشان می دهد.در صحنه اول،می بینیم که چندین سرباز انگلیسی حین فرار به سوی خیابان های شهر تیر می خورند و همگی آن ها به جز یکی می میرند.تامی (فیِن وایت هِد) خودش را به ساحل می رساند،جایی که هم اکنون هزاران تن از سربازان دیگر را می بیند که منتظر هستند منتقل شوند؛جایی که انتخاب مرگ و زندگی هزاران نفر در آن واحد انجام می شود.یکی از تصمیمات جسورانه کریستوفر نولان این بود که هرگز حتی یک نازی را هم نشان ندهد؛ما نتیجه تهاجم دشمن را به ویژه از هوا می بینیم اما حتی یک بار هم شاهد یک تبه کار یا یک صلیب شکسته نیستیم.این نمایش صرفاً تهاجم دشمن به عنوان هدفی برای احساسات تهاجمی خود بیننده انجام شده است.

 

تامی مدت کوتاهی بعد در ساحل به دو سرباز دیگر می پیوندد و این سه با هم نقشه ای برای رسیدن به دیواره ساحل می کشند،جایی که یک اسکله باریک طولانی وجود دارد که در آن قایق ها را می توان تحت نظارت افسر نیروی دریایی فرمانده بولتِن (کِنِت بِرانا)،بی طرف ترین فرد در آن ناحیه و هم تای ارتشی او،سرهنگ وینِنت (جِیمز دارسی) به لنگر گاه بست.

 

از آن جا که کشتی های نیروی دریایی عمدتاً بی استفاده بودند،تنها تلاش واقعی نظامیان انگلیسی می توانست نیروی هوایی باشد و در این جا نیز سه هواپیمای جنگی اِسپیت فایر فرستاده شده بود تا هر تعداد بمب افکن و جنگنده نیروی هوایی آلمان نازی را که می توانند نابود کنند.تام هاردی نقش خلبان را بازی می کند که دو باره چهره اش پشت ماسک پنهان شده است (همانند فیلم “The Dark Knight Rises/شوالیه تاریکی برمی خیزد”.توالی های هوایی به طرز هوش مندانه و هیجان انگیزی فیلم برداری شده اند و کریستوفر نولان به خوبی نشان داده که تنظیم یک هدف متحرک و پرتاب بمب به آن چقدر دشوار است.

 

سومین رشته بزرگ در این روایت،تلاش دلیرانه یک ملوان غیر نظامی میان سال به نام داوسِن (مارک رایِلِنس) و پسر نوجوان اش پیتِر (تام گِلین-کارنی) برای حرکت دادن قایق باد بانی خصوصی کوچک شان در کانال است تا بتوانند هر تعداد نفراتی که می توانند به خانه باز گردانند.در آخرین لحظه،یکی از دوستان پیتِر،جورج (بِری کُگِن) به آن دو می پیوندد.جورج یک پسر تازه کار است که اصلاً خبر ندارد در این قایق چه می گذرد،مخصوصاً پس از این که تک باز مانده ای از یک کشتی غرق شده (سیلیِن مورفی) را سوار می کنند.

 

حرکت زیرکانه و جسورانه کریستوفر نولان که تنها با مرور زمان مشخص می شود،میان برش این سه روایت مربوط اما متمایز است که هر کدام چار چوب زمانی و مدت خودشان را دارند:تخلیه عمومی به مدت نُه روز ادامه داشت (که در طی آن آلمانی ها از زدن تیر خلاص نهایی به بریتانیایی ها به دلایلی خود داری کردند که هنوز هم بر سر آن ها بحث است)،عبور داوسِن از کانال تنها یک روز به طول می کشد و نبرد هوایی احتمالاً در واقعیت،اندکی بیش تر از یک ساعت طول می کشد.با این حال،تمام این اتفاقات طوری به هم آمیخته شده اند که انگار هم زمان اتفاق می افتند،راه بردی که در نهایت سعی دارد تاکید کند که آن چه را که مشاهده می کنیم،یک باز نمایی بسیار انتخابی از کل وقایع است،هم از نظر تعداد شرکت کنندگان و هم از نظر محدوده زمانی.

 

“Dunkirk/دانکِرک” هم چنین به وضوح نشان می دهد که سربازان چطور وقایع یک سان را بسیار متفاوت با یک دیگر تجربه می کنند.در ساحل،ده ها هزار نفر در صف ایستاده و منتظر عبور هستند.آن ها بی دفاع و هراسان از هر گونه تهاجم احتمالی دشمن هستند؛بالای سر آن ها خلبانان انفرادی [بریتانیایی] در آسمان بسیار روشن به دنبال هواپیماهای دشمن پرسه می زنند و درگیر دوئل های هوایی هستند و در یک صحنه نفس گیر مجبور می شوند هواپیماهای شان را در آب فرود بیاورند؛چندین سرباز به طور مشقت باری در لاشه یک قایق واژگون پنهان شده اند؛لاشه ای که هنوز چند گلوله در فلزات آن مانده است و یک قایق امداد از صلیب سرخ نیز در بندر گاه غرق شده و وحشت عظیمی را به وجود آورده است.صدها هزار نفر از سربازان با یک دیگر در این مخمصه شدید گرفتار شده اند و در تک تک اتفاقات مهیب،تنهای تنها و بدون کمک هستند.

 

تمامی فیلم های کریستوفر نولان به شدت بصری هستند، اما منصفانه است که بگوییم “Dunkirk/دانکِرک” به خاطر پراکندگی دیالوگ ها و عمل پذیری دشوار آن ها،ماهیت بصری ویژه ای دارد.این یک فیلم جنگی مملو از سخنرانی های الهام بخش،پراکندگی موضوعی ناشی از درماندگی از باز گشت عزیزان به خانه و یا امید به آینده نیست.خیر،تنها حول حوش “این جا” و زمان “حال” و مسائل موجود تحت شرایطی است که هم به انتظار بی پایان و هم به پاسخ های آنی نیاز دارند.تام هاردی احتمالاً صرفاً چند لاین در کل فیلم دارد و به خاطر ماسک،بیش تر نقش اش را در فیلم با چشم بازی می کند،چیزی که واقعا در آن مهارت یافته است.اگر چه درست است که بگوییم هیچ کس میان بازیگران بزرگ فیلم بر جسته نیست اما همان طور که نیاز بود،همگی کار خودشان را به خوبی انجام داده اند.

 

اگر چه فیلم عمیقاً در سیر لحظات غیر منتظره پیش می رود اما این سیر به دلیل وقایع قهرمانی دروغین یا احساسات ساختگی نیست.به دلایلی که بدون شک از یک بیننده تا بیننده دیگری متفاوت است،انفجار احساسات در این جا گاهی همانند انفجار خرج های عمقی [نوعی سلاح انفجاری ضد زیر دریایی] است.هرگز این احساس به بیننده منتقل نمی شود که کریستوفر نولان_بر خلاف گفته اِستیوِن اِسپیلبِرگ_درام را طوری دست کاری می کند که بیننده را وادار به حس هم دری سازد.هم چنین هیچ چیزی شبیه به “آتیش بیار معرکه شدن” عاطفی که در موسیقی های جان ویلیامز وجود دارد،در این فیلم دیده نمی شود.

 

بلکه در واقع کاملاً بر عکس است.هانس زیمِر در موسیقی متنی که باید یکی از پر فراز و نشیب ترین موسیقی متن های بی شمارش باشد،به فیلم به شدت با آهنگ هایی نیرو می بخشد که به طور برابر هم صدا و هم موسیقی را به اثری فوق العاده در می آورند.این اثر عمدتاً در زمینه است و بازی بازیگران را آن طور که باید تقویت می کند.اما گاهی به تنهایی به صورت یک اثر شکننده در می آید.در تجربه نخست،در ذهن انسان به عنوان یک قطعه اثر هنری شگفت انگیز ثبت می شود که باید چندین بار تکرار گردد تا بتوانیم نحوه ادراک آن و چگونگی به کار رفتن آن در این درام روایی را تجزیه و تحلیل کنیم.

 

سطوح مشابهی از آثار بر جسته در سر تا سر این فیلم دیده می شود،به ویژه فیلم بردار هویت وَن هویتِما که دومین هم کاری متوالی اش با کریستوفر نولان در ترکیب فرمت آی مَکس و فرمت فیلم شصت و پنج میلی متری تصویر برداری شده و یک اثر خیره کننده را با نسبت ابعاد جعبه مانند آفریده است؛این فرمتِ ترکیبی قطعاً در غوطه وری تقریباً لحظه ای بینندگان درون دنیای موجود در فیلم نقش مهمی دارد.طراحی تولید،طراحی صحنه و لباس و تیم های جلوه های بصری و ویژه نیز در خلق احساس کاملاً اصیل فیلم در بیننده نیز نقش مهمی داشته اند.لی اِسمیت (تدوین) نیز به کارگردان کمک کرده است تا داستان را به سرعت در 106 دقیقه به نمایش در آورد و این فیلم را به کوتاه ترین فیلم کریستوفر نولان پس از فیلم “Following/تعقیب” تبدیل کند.فیلم “Following/تعقیب” فیلم نخست،کوچک و وطنی کریستوفر نولان در سال 1998 بود.

 

قتل عام بریتانیایی ها در دانکِرک تقریباً قطعاً به تسلیم بریتانیا به هیتلر و عدم دخالت آمریکا در جنگ اروپا منجر می شد.بنا بر این اوج فیلم،که به لطف نمایش بصری خیره کننده سر نوشت شخصیت تام هاردی بسیار زیبا است،بیش تر شبیه آغاز جنگ واقعی است.با این حال،حتی در این جا نیز کریستوفر نولان فهمیده است که با یک خیل عظیم چگونه بر خورد کند.راه کار او این بود که قطعه ای از سخن رانی مشهور وینستِن چِرچیل در 4 ژوئن 1940 با عنوان “ما باید در سواحل مبارزه کنیم” را بر گزیند و نه خود سخن ران بزرگ،بلکه یک سرباز عادی آن هم با یک لحن بسیار پیش پا افتاده این قطعه را بیان کند.

 

در “Dunkirk/دانکِرک”،کریستوفر نولان توانسته همه چیز را درست از آب در بیاورد.



منبع : اختصاصی نقدفارسی

مترجم: رضا اسدی

Awards
Dunkirk