-
کشــــور
-
زبـــــان
-
زمـــــان140 دقیقه
-
رده سـنیPG-13
-
ژانــــــر
-
کارگـردان
-
نویـسنده
-
سـتارگـان
Warrior
من زیاد اطلاعی در مورد هنرهای رزمی مختلط اطلاعی ندارم، به جز اینکه به شکل ریشه ای و رادیکالی مبارزاتی کنترل شده هستند به همراه مبارز هایی که از تاکتیک های گوناگونی برای شکست دادن حریفشان استفاده می کنند. در فیلم “مبارز” ، گاوین اوکانر ، در تلاش برای کسب کمربند قهرمانی MMA است .
برای تماشای این فیلم، آشنایی با این رشته ی ورزشی الزامی نیست. چرا که اصولاً این فیلم در مورد مبارزاتی خشن خصمانه است و نه یک فیلم ورزشی / تاکتیکی که در رون درون قفس می گذرد . اکثر فیلم هایی که با مضامین ورزشی هستند حداقل با یک درجه اختلاف همگی در مورد پیروزی هست اما فیلم “مبارز” این موضوع را به تصویر می کشد که میتواند در هر پیروزی یک شکست باشد و یا در هر شکست یک پیروزی بدست آید و این چیزی نیست که در دور نهایی بازی اتفاق بیفتد که مفهوم و ذهنیت “کانر” را نشان دهد بلکه چیزی است که سریعاً بعد آن اتفاق می افتد.
بی انصافی است که بگوییم فیلم “مبارز” سعی در تحریک نیروی فیزیکی مردان نکرده است اما “اکانر” (کارگردان فیلم) در این باره اغراق نمی کند . اگر فیلمبرداری آزار دهنده دستی و تکان های بیش از اندازه آزار دهنده آن را کنار بگذاریم، ، در مجموع باید گفت “مبارز” فیلم ارزشمندی است. حرکات اکشن زیاد MMA که می تواند مخاطب را مشتاق نگه دارد و یک عنصر اکشن را به روند و پروتکل فیلم تزریق کند . با تمام اینها و به رغم اکشن بالای فیلم، “میارز” هنوز هم ، به فیلم هایی مانند Raging Bull ، Million Dollar Baby و حتی مشت زن شباهت دارد تا به فیلم هایی چون راکی و از این قبیل . سه کاراکتر اصلی فیلم بدجور ناامید و شکست خورده هستند و در زمین مسابقه ای که رویاها و جستجوهای آنها به تحقق می رسد ، احساسات عمیقی را برجای میگذارند که بی شک در مخاطب اثر می کنند.
داستان فیلم بر روی سه مرد متمرکز شده است ، برادرهای از هم جدایی به نام های تام (تام هاردی) و برندن و پدرشان پدی . یک سرباز کم حرف که به پیتزبورگ آمده تا برای “اسپارتا” آموزش دهد . یک تورنمنت که همه ی برنده های رشته حضور دارند و در شهر “آتلانتیس” جمع می شوند . او سعی می کند تا خاطرات بی توجهی پدر خودش و ترک او را فراموش کند .پدی ، یک الکلی است که در دوران بهبودی به سر می برد و باید 1000 روز هشیار باشد و طرف الکل نرود. او حالا در موقعیتی است که می تواند رابطه اش با فرزندش “تام” را که او نیز یک مبارز است را تحکیم کند اما تام فکر می کند که رابطه ی او با پدرش تنها در حد یک مبارز و یک مربی است و نه بیشتر. از سویی دیگر ما شخصیتی به نام “برندن” را می بینیم. ، یک مبارز سابق UFC و اکنون یک معلم دبیرستانی، برندن خودش را محتاج پول می بیند و میخواهد از زیر بار قانون “سلب حق فک رهن از خود” خارج شود ؛ یک توضیح مختصر می دهم که این قانون بدین معناست که حقی که طرف در قبال پرداخت رهن خود دارد ، سلب می شود و نمیتواند دوباره به خانه اش برسد . برندن بر خلاف خواسته های همسرش تز وارد مسابقات سطح پایین MMA می شود . مدیران مدرسه وقتی میفهمند که او به طور مخفیانه کار دیگری هم می کند کار او را به تعلیق در می آورند و او مصمم به ورود به تورنمنت “اسپارتا” می شود . همچنین او از رابطه ی قدیمی اش با مربی “فرانک کامپانا” ، که یک شخص معروف در این رشته استبرای موفقیت هر چه بیشتر استفاده می کند.
کسی که نتواند تشخیص دهد که روند داستان، باعث بوجود آمدن مسابقه ای بین تام و برندن می شوند و پدی هم در گوشه ای حضور پیدا می کند و ناظر مسابقه است ، واقعاً ساده است! این پویایی و دینامیک جالب است . اکثر فیلمهای رزمی ورزشی یک موقعیت “آدم خوب ، آدم بد ” را به وضوح پیاده می کنند و باعث می شود تا آن دو یعنی تام و برندن آنقدر به زدن همدیگر ادامه بدهند تا یک امر حتمی الوقوع رخ دهد . فیلمهایی مثل راکی ، که قهرمان در آن شکست می خورد ، به ندرت اتفاق می افتد . در فیلم “مبارز” ما شاهد یک وضع دشوار و دوراهی بین دو شخصیت ورزشکار و با تجربه هستیم که در یک مسابقه با هم جدال می کنند . سوای اینکه ” چه کسی جایزه ی 5 میلیون دلاری را نصیب خود می کند ؟ ” در مقایسه با سوالی که “آنها چطور می توانند یکدیگر را به عنوان حریف در مصاف هم بینند” سوالی فرعی است . این نبرد در مورد رستگاری، آشتی و شکست شیطان هست . فیلم “اکانر” خالی از کلیشه نیست اما او سعی کرده کلیشه هارا به شکلیتحسین برانگیز تقویت کرده و بالا ببرد.
فیلم “مبارز” بر چهار اجرای قوی تکیه کرده است . دو اجرای بازی هایی برجسته و عالی هستند . یکی تام هاردی که با بازی زیبایش در فیلم “برانسون” حرفه اش را درخشان ، بزرگ و البته خشن وجدی در تمامی صحنه ها نشان داد . حالا که سابقه ی درخشان و البته خصوصیات جدی اش آشکار می شود، ما شاهد یک درد عمیق ریشه ای در تمام هسته ی بازیگری وی هستیم . کلمه ی “آتشین” اغلب برای توصیف کار هاردی در فیلم “برانسون” استفاده می شد ؛ این کلمه در مورد بازی او در فیلم “مبارز” هم به کار می رود .دیگری هم نیک نولت ، که سهم و نتیجه ی سختی هایش را گرفته و اکنون دارای کارنامه ی موفقی می باشد . او نقش یک پدر از دنیا بیزار را بازی می کند که از برقراری ارتباطی دوباره با پسری که از او غفلت کرده و به او بی توجهی کرده، مأیوس است . این یک خط داستانی است که به پدران زیادی مربوط می شود . نولت بازیگری کاملا مناسب برای به موفقیت گذراندن امتحان در نقش “پدی” بود . تصویری که از نقش های “جوئل اگرتون” داریم کم درخشان بوده اما خالی از اهمیت نیست.
“اکانر” به فیلم یک چهره ی تاریک و زشت می دهد ؛ که همین بهترین انتخاب برای جریحه دار کردن احساسات هست . فیلم “مبارز” یک فیلم رزمی سنتی از نوع “بلند شو و تشویق کن” نیست . اشارات فیلم قوی و عمیق هستند . اگر در سبک ساخت این فیلم، نکته ای منفی باشد ،آن این است که در تلاش برای نشان دادن صمیمیت و بی فاصله بودن ، بیش از حد از دوربین دستی استفاده شده است. در حالی که استفاده از دوربین دستی برای قسمت های رزمی مناسب است ، باز هم شاهد این هستیم که فیلمساز از دوربین دستی تقریباً هر روز و همه ی لحظات استفاده کرده و شاید این موضوع باعث گیجی شود.
فیلم “مبارز” بی شک از بسیاری جهات با فیلم “مشت زن” قابل قیاس است ، اما در بعضی جهات ، فیلمی به مراتب قوی تر و رقیبی جدی تر از مشتزن، برای کسب جوایز اسکار می تواند باشد. فیلم “عزت و پاکی نفس” را به مخاطبان نشان دهد اما یک چیز تلخ و شیرین و البته خاص در فیلم “مبارز” وجود دارد؛ و بر خلاف نامزد اسکار قبلی به این فیلم لقب “بر اساس یک داستان واقعی” تحمیل نشده است . ورزش MMA شاید به طور مقایسه، شکل جدیدی از ورزشهای رزمی باشد اما فیلم “مبارز” نشان می دهد که در مقایسه با سایر ورزش های پرپیشینه و قابل احترام یک زمین حاصل خیز و یک پیش زمینه ای مناسب برای درام هست.
منبع: نقد فارسی