-
کشــــور
-
زبـــــان
-
زمـــــان98 دقیقه
-
رده سـنیNot Rated
-
ژانــــــر
-
کارگـردان
-
نویـسنده
-
سـتارگـان
La Haine
این فیلم کمدی داستان مردی ثروتمند و جوانی سیاهپوست از حاشیه شهر را حکایت می کند. متیو کازوویتس که پیش از این در دهه 90 با فیلم « نفرت» زبان حال سه جوان حاشیه نشین را به تصویر کشیده و یک نسل کامل از تماشاچیان را مقابل پرده های سینما میخکوب کرده بود، بار دیگر با «فرمان و اخلاق»، هفتمین فیلم خود بازگشت تا غبار را از یکی از صفحات نه چندان درخشان تاریخ استعمار فرانسه بزداید.
این کازو (لقبی است که به او داده اند) با آن کازویی که پیش از این می شناختیم، زمین تا آسمان فرق دارد چرا که به یک پختگی عقلی رسیده است و پستی و بلندی ها را تجربه کرده و در شرایط تولید غیر سنتی، تصمیم می گیرد این فیلم را بسازد؛ فیلمی که حدود 10 سال از عمر خود را روی آن سرمایه گذاری کرده است.
همزمان با آماده شدن فرانسه برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری خود در سال 1988، گروهی انقلابی با حمله به پاسگاه های پلیس فرانسه اقدام به ربودن آنها می کنند. خواسته انقلابیان استقلال کشورشان از استعمار دور و دراز فرانسه است.
حکومت فرانسه با گسیل سربازان بی شمار به فرماندهی سرگرد لوگرژو (کاسویتز) با شورشیان به مذاکره می نشیند. این سرگرد که شخصی عاقل و با وجدان است از طریق مذاکره موفق می شود خواسته های محق آنها را شنیده و اعتمادشان را جلب کند، اما حکومت به جای اینکه همه امکانات را در اختیار لوگرژو بگذارد تا مذاکرات 10 روزه به سرانجام برسد، پای سیاست و منافع آن به وسط کشیده می شود تا آخرین بارقه امید را خاموش کند. مقامات در الیزه تصمیم می گیرند به جای مذاکره و راه حل مسالمت آمیز، از مشت آهنین استفاده کنند. این امر به معنای در حاشیه قرار دادن سرگرد و بر باد دادن تلاش های او است و وی را در برابر یک معضل اخلاقی قرار می دهد چرا که وی مجبور است دستور مقامات را گردن بگذارد و هیچ کار دیگری از او ساخته نیست، به ویژه زمانی که بازیچه سه قدرت ارتش، سیاستمداران و شورشیان می شود. این کارگردان به منظور اعتبار یافتن فیلمنامه اش به کتاب « اخلاق و عمل» نوشته سرگرد لوگرژو و نیز به سندی متعلق به اتحادیه حقوق بشر استناد می کند.
با علم به اینکه آنچه در این دو سند ذکر شده است شخصیت های نظامی و سیاسی آن برهه از زمان به خصوص وزیر سابق برنارد بن، به آن اعتراض کرده اند. این فیلم اکشن است. با پلان هایی که نفس را در سینه حبس می کند. خشم و غضب از پرده سینما بیرون زده و مخاطب را مسحور کرده است. بیش از آنکه ما نظاره گر فیلم باشیم، این فیلم است که بر ما احاطه دارد. صدای سرگرد که با فلاش بک به گوشمان می رسد، در حقیقت معضل اخلاقی است که رفته رفته با وجدان مخاطب پیوند می خورد. کازوویتز به شکل غیر معمول با تصاویر سربازان و آدم ربایان، بیماران ناسیونالیست بی خرد را به ستوه می آورد.
منبع: جوان آنلاین