-
کشــــور
-
زبـــــان
-
زمـــــان145 دقیقه
-
رده سـنیR
-
ژانــــــر
-
کارگـردان
-
نویـسنده
-
سـتارگـان
Paris, Texas
یک فیلم آرام، با موسیقی ملایم گیتار، زمان نسبتا طولانی و داستانی نچندان پر محتوا اما دوست داشتنی.
در ابتدای فیلم مردی به نسبت دیوانه(!) را مشاهده می کنیم که بی هدف در بیابان های امریکا در حال قدم زدن است. اما وقتی برادر این مرد او را پیدا می کند، متوجه می شویم او دارای گذشته ای جالب است.
فیلم درباره روند بازگشت مرد به زندگی عادی، ارتباط با فرزندش (که 4 سال رها کرده) و البته درست کرد اوضاع پس از 4 سال است.
اما فیلم با آنچه که داستان فیلم به ما می گوید متفاوت است. این شیوه روایت داستان است که متفاوت است و نه خود داستان.
فیلمی جادی ای، با موسیقی گیتار و به سبک سنتی امریکا (فالک میوزیک) نماهایی باز و شخصیت هایی که هیج کدام استرسی در دل شما ایجاد نمی کنند. همگی را بعد از مدتی دوست خواهید داشت.
فیلمساز هیچ گونه عجله ای برای پیشبرد داستان از خود نشان نمی دهد و بیش از انکه به دنبال پیشبرد داستان باشد، به دنبال این است که ما از داستان لذت ببریم.
البته این روند کند می تواند برای بسیاری ناراحت کننده باشد اما بسیاری (از جمله خود من) از آن خوششان می اید.
به اعتقاد من فیلم از انهاییست که به طور کامل در آمیخته با فرهنگ آمریکایی است و برای درک آن باید و آن فرهنگ آشنا بود (یا بهتر آنکه جزئی از فرهنگ آمریکایی بود) فیلم در ظاهر هیچ گونه نگاه تند اعتراضی به جامه ندارد اما به کمی دقت، متوجه می شویم که اتفاقا خیلی هم دارد. اما چون به دنبال روایت داستانی ظریف است، از علنی کردن این انتقاد جلوگیری می کند. صحنه هایی مانند فریاد های مردی بر روی پل، شنیدن مکرر صدای هواپیما و هلی کوپتر و رها گذاشته شدن انسان ها در یک جامعه (به بهانه آزادی) از جمله انتقاداتی است که فیلم به همراه دارد.
من این فیلم را دوست داشتم و از تماشای آن لذت بردم و تماشای آن را به کسانی که خسته از فیلم های کلیشه ای امروزی اند را توصیه می کنم.
منبع: نقد فارسی