-
کشــــور
-
زبـــــان
-
زمـــــان103 دقیقه
-
رده سـنیG
-
ژانــــــر
-
کارگـردان
-
نویـسنده
-
سـتارگـان
Singin' in the Rain
گفتگو با دانلد اکانر درباره ی فیلم آواز در باران (مجله نقد سینما)
پنجاه سال بعد از نمایش فیلم آواز در باران،شما ممکن است تصور کنید که دونالد اکانر از صحبت دربارهء فیلم افسانهای آواز در باران فیلمی موزیکال که به همراه جین کلی و دبی رینولدز در سال 1952 بازی کرده است-خسته میشود؛اما چنین نیست و او با اشتیاق فراوان خاطرات فیلم را مرور میکند(صحبت ما با او بعد از به بازار آمدن DVD فیلم در سال 2002 میباشد).
دونالد اکانر با اشتیاق در مورد فیلم میگوید؛این فیلم(آواز در باران)احتمالا تا ابد زنده میماند. خود من هربار که بهطور خصوصی فیلم را به نمایش میگذارم و به تماشای آن مینشینم مثل دفعهء اولی است که آن را میبینم و شما میبینید که هنوز هم مجلات مختلف دربارهء آن صحبت میکنند و این موضوع خیلی هیجانانگیز و جالب است.»
اکانر که در کودکی در یک سیرک خانوادگی کار میکرد حالا با بیش از 60 سال سابقه کار به بازیگری کهنهکار و نامدار در عرصهء سینما و تلویزیون مبدل شده و میگوید هرگاه راجع به فیلم آواز در باران صحبت میکند یا حتی فکر میکند به هیجان میآید.وقتیکه راجع به همبازیهای خودش در این فیلم و خاطرات پشت صحنه و مراحل فیلمبرداری صحبت میکند خیلی بیشتر به وجد میآید:«زمانیکه آنها بازیشان را شروع کردند و او نیز مشغول آواز خواندن شد باران میبارید و درست در زمان مناسب…هر قطرهء باران اینطور به نظر میرسید که آهنگ خاص خود را دارد و این بسیار زیبا بود»و هنگامیکه این سخنان با لحن پدر بزرگانهء اکانر گفته میشود بسیار جالبتر به نظر میآید.او اضافه میکند:«ناگهان در وسط فیلمبرداری شخصی از نزدیک نگاهی به جین کلی کرد و دید نهتنها خیس شده بلکه لباسش هم آب رفته و تنگ شده…خوب خیلی از لباسها آب میروند،اما هیچکس حساب این را نکرده بود که لباس او نیز آب برود و به همین علت سعی کردند لباسی برایش پیدا کنند و فیلمبرداری را ادامه دهند.»
دونالد اکانر در ادامه صحبتهایش میگوید:«تقریبا هر نیم ساعت مجبور بودند.لباسی تازه برای جین کلی فراهم کنند.در واقع اینطور شده بود که وقتی شما بین دو برداشت با او صحبت میکردید،میتوانستید به راحتی کوتاه شدن شلوار و سر آستین او را احساس کنید و ببینید.حقیقتا خندهدار و در عین حال دیوانه کننده بود.جین آدم فوق العادهای بود و به خصوص در کارش و زمانیکه همهء این موضوعها بدون کنترل او در کار پیشآمد،او به حد جنون رسیده بود.در حالیکه برای من خندهدارترین صحنهای بود که تا آن زمان دیده بودم.»
اکانر هم از اشتباهات و خیطی بالا آوردنها در زمان تولید این فیلم مصون نبود در زمان ساخت این فیلم که به سرعت باعث ترقی او شد. کارهای بسیاری انجام داد که باعث خندهء گروه شد.او به یاد میآورد که: «به خاطر اجبار و محدودیت زمانی تعدادی از صحنهها در یک روز فیلمبرداری شده بود و به علت اینکه سیمان کف صحنه خراب شده بود من کمی صدمه دیدم اما به هرحال میبایست فردا هم سر صحنه حاضر شوم.
وقتیکه روز بعد روی صحنه رفتم،با تحسین و هورای بچهها همراه با تشویق و کف زدن و چراغانی آنها مواجه شدم.درست مثل افتتاحیهء تاءتری در برادوی.من گفتم:آیا این باشکوه نیست؟کارگردان استنلی دانن به من گفت:صحنهها بسیار جالب و خوب بودند،فکر میکنی بتوانی دوباره تکرارشان کنی؟من جواب دادم:مطمئنا!هرچند باری که بخواهی.او گفت:بسیار خوب فردا آنها را تکرار کرده و فیلمبرداری میکنیم.
اتفاقی که در زمان فیلمبرداری افتاده بود و معلوم نشد تقصیر فیلمبردار بود یا یکی از دستیارانش،این بود که آنها متوجه نشده بودند که لنز دوربین درست کار نکرده است و لنز باز شده بود و گیر کرده بود و طبیعتا تمام فیلمبرداری با مشکل مواجه شده بود.به همین دلیل همه گیج شده بودند. من هم مثل روحی شده بودم که دارد کارهایش را انجام میدهد و در نتیجه مجبور شدم تمام صحنهها را دوباره بازی کنم.»اکانر در ادامه میگوید:«علت خوبی کار،همکاری بین ما سه بازیگر بود و به علاوه اینکه من همیشه همبازیها و کارگردانهایم را تحسین میکنم».اکانر راجع به جین کلی فقید میگوید:«او آن بازی را میخواست و اگر شما میتوانستید بهتر از او انجامش دهید،او از آن خوشش میآمد چون به هرحال شخصیتی بود که او خلق کرده بود و نه اینکه حرفه یا وظیفهاش باشد.او شخصیتهایش را بسیار دوست داشت.او از رقابت در حین کار بسیار لذت میبرد و سخت کار کردن را دوست داشت.او خیلی به حرفهاش توجه میکرد.دبی رینولدز که آن زمان بیست ساله بود یک هنرپیشه حرفهای و بااستعداد بود.
هرچه به او میگفتند به سرعت یاد میگرفت و اجرا میکرد.وقتی به من گفتند که او هرگز آموزش رقص ندیده است،باورش برایم سخت بود ولی به نظر کاملا درست بود.او مجبور بود تا همهء کارش را با جینکلی تمرین کند و در حقیقت جینکلی به او آموزش بدهد و در این فاصله من هیچ کاری نداشتم که انجام بدهم،به هرحال آنها میبایست که باهم هماهنگ باشند.
نتیجهء کار آنها بسیار جذاب و باشکوه بود.کارگردان استنلی دانن نیز به تمامی کارها به خوبی مسلط بود.مثل همان صحنههای مربوط به رقصهای سه نفره،او آدم منحصر به فردی بود.هرگز بین ما اصطکاکی به وجود نیامد و هیچگاه نشد که او به ما بگوید سریعتر کار کنید یا چیزی نظیر آن…او یک حرفهای بود و به زیبایی با تمام مسایل کنار میآمد و به نظرم او مثل قطرات باران بود.»
اکانر علت موفقیت و پایداری و بادوام بودن فیلم آواز در باران را مرهون این مساءله میداند که فیلم بسیار امیدوار کننده و خوشبینانه است و همین امر باعث جریان داشتن فیلم از نسلی به نسل دیگر شده است.اینگونه فیلمهای موزیکال در خاطرهها زنده میمانند و او از اینکه مجددا ساخت چنین فیلمهایی در حال رواج یافتن است ابراز خوشحالی میکند.
اکانر میگوید:«من فکر میکنم که فیلمهای موزیکال باید بیشتر و بیشتر ساخته شود.عموم مردم آن را میطلبند و قبول دارند و فکر میکنم استعدادهای زیادی در این حیطه وجود دارند که فقط باید پرورش یابند»
اکانر بعد از مدتی مبارزه با بیماری در منزلش در سدونای آریزونا زندگی میکند.او بسیار رئوف.مهربان و دوست داشتنی به نظر میآید و خودش این امر را مدیون و مرهون یک عمر رقصیدن میداند.او میگوید:«حتی اگر شما تمام روزتان را بیهوده گذرانده باشید و احساس خستگی کنید زمانیکه یکباره موسیقی شروع میشود مثل این است که یخهای وجودتان به کلی آب میشوند.»
هنوز هم بسیاری از مردم دوست دارند که فیلم آواز در باران را تماشا کنند و به همان اندازه که مردم در سالها قبل از تماشای آن لذت میبردند از آن خوششان میآید،گویا فیلمهایی از این قبیل هرگز کهنه نمیشوند.
مترجم: برنا مسروری
منبع: مجله نقد سینما » مهر و آبان و آذر 1382 – شماره 43