« جوبال » ( فورد ) آواره ‏اى است که در مزرعه‏ ى « شپ هورگان » ( بورگناین ) کارى به دست مى ‏آورد . وقتى « مى » ( فرنچ ) ، همسر جوان « شپ » ، نظرى به « جوبال » پیدا مى ‏کند ، « پینکى » ( استایگر ) ، « جوبال » را رقیب تازه‏ ى خود مى ‏یابد و تصمیم مى‏ گیرد از شر او خلاص شود ...

"جو" شکارچی ، مجبور می شود پوستهای گرانبهای خود را با یک برده معامله کند، بعد از معامله او تصمیم می گیرد پوستهای خود را از سرخپوستان پس بگیرد و...

کلانتری که بدنبال عدالت برای قتل برادرش است ، از یک شهر کوچک در مقابل شهردار فاسد و دار و دسته اش که قصد شروع جنگ داخلی را دارند ، دفاع میکند

پس از وقوع یک زمین لرزه،سه برادر تکه ای طلای گرانبها که ارزشی معدل هزاران دلار دارد پیدا می کنند.اما ثروت بادآورده آنها مشکلات بسیاری به وجود می آورد تا اینکه آنها تصمیم می گیرند طلا را به دو راهزن بدهند...

» جک برنز « ( داگلاس ) کابوى تنها به آلبوکرکى مى ‏آید تا دوستان قدیمى ‏اش، » پل « ( کین ) و » جرى باندى « ( رولندز ) را ببیند. » جرى « به او مى ‏گوید که شوهرش به جرم کمک به ورود غیرقانونى مکزیکى‏ ها به خاک آمریکا زندانى شده است. » جک « براى رفتن به زندان و کمک به » پل «، عمدا دعوایى در کافه به راه مى‏ اندازد. اما در زندان مى‏ فهمد که » پل « قصد دارد محکومیت کوتاهش را بگذراند...

گاوچرانی سالخورده ، در میابد غربی که او روزگاری میشناخته و عاشقش بوده ، به زودی دیگر وجود نخواهد داشت و دیگر جائی برای خود او نیز نخواهد بود...

مردی که در حال فرار از دستان سواره نظام است ، تلاش می کند تا به همراه دو شتر و یک پسر فراری ناپدید شود. زمانی که او با زنی بیوه و دختر جوانش آشنا می شود،راه فرارش سخت تر می شود و...

یک تیرانداز بی قید و جوان که به نام "هیچکس" شناخته می شود، با هفت تیرکشی پیر به نام "جک برگارد" ، که می خواهد به اروپا رفته و در آرامش زندگی کند مبارزه می کند و...

یک هفت تیر کش معروف دست ازخلافکاری برمیدارد و در شهری کوچک ساکن میشود ولی گروهی گنگستر به شهر حمله میکنند واکنون این هفت تیرکش مجبور میشود به دوران سابق خود بازگردد تا شهر را نجات دهد .

گروهی قانون شکن شرور به شهر یک کلانتر صلح طلب می روند،او مجبور می شود در برابر آنها ایستادگی کند...