یک پرستار جنگی بعد از تمام شدن دوران کاری اش به نزد مادربزرگ خود در یک روستا باز می گردد و متوجه عشقی غیرمنتظره می شود اما این عشق چیزی جز کابوس برای او نیست.

یک آشپز پیتزا که هرگز شهری که در آن دانشگاه رفته را ترک نکرده با زن رویاهایش روبرو میشود ولی نمیداند که با او زمین تا آسمان اختلاف دارد

دایان” یک مادر تنها در لس آنجلس میباشد که بزودی در بدترین حالت زندگی اش قرار می گیرد …

این فیلم داستان درباره دختر لجبازی میباشد که برای انتقام از یک قانونگذار فاسد که نامزدش را کُشته، به زادگاهش برمی‌گردد، اما…

"ویل" جراح برجسته چینی آمریکایی در منهتن میباشد که با آمدن مادرش به آپارتمانش زندگی اش دچار تغییر می شود و..

“تری فلچر” دختر جوانی از یک شهر کوچک است که بعد از مرگ برادر خود در یک حادثه رانندگی ، به یک آکادمی موسیقی در لس آنجلس می رود.در آکادمی او زندگی کاملا جدیدی نسبت به زندگی قبلی خود تجربه می کند...

تجارب جدید به "هیدی" معنی عشق واقعی را یاد می دهند...

« آیرین » ( لومبارد ) و « کورنلیا » دو خواهر ناز پرورده هستند که براى تلکه کردن مردم در خیابان برنامه اجرا مى‏کنند. « کورنلیا » سعى مى کند از مرد فقیرى به نام « گادفرى پارک » استفاده کند ، اما « گادفرى » بر آشفته مى‏شود...

« آقاى دیدز » ( کوپر ) ، مرد ساده ‏اى اهل شهرى کوچک ، میلیون‏ ها دلار به ارث مى‏ برد و تصمیم مى‏ گیرد پولش را به نیازمندان ببخشد. وقتى به نیویورک مى‏ رود ، عده اى انگل گردش را مى‏ گیرند ، و زنى روزنامه‏ نگار ( آرتور ) درباره‏ ى او گزارش‏ هایى مسخره چاپ مى‏ کند.

دسامبر سال 1787 . کشتى بونتى از بندرى در انگلستان به مقصد تاهیتى حرکت مى کند. همه انتظار سفرى خوش را دارند ، اما « ویلیام بلاى » ( لاتن ) ، ناخداى مستبد ، رفتار بى ‏رحمانه‏ اى را در پیش مى‏ گیرد و « فلچر کریستیان » ( گیبل ) ، معاون اول کشتى که از اعمال خلاف ناخدا نیز خبر دارد ، رودر روى او مى‏ ایستد.