فیبی کار خود را در یک شرکت حقوقی رها می کند و در یک مرکز خشونت خانوادگی شروع به کار می کند و باید مسیری را طی کند که همیشه روشن نیست و افراد و رویدادهایی که همیشه آنطور که به نظر می رسند نیستند.

داستان سریال به توازن بین انسان ها و دنیای جادوگری میپردازد ولی با پیشرفت جادو بعنوان یک نکنولوژی زندگی پری ها و موجودات دیگر به خطر می افتد و اکنون کایرا سعی دارد جادو را به جایگاه خود بازگرداند و همه چیز را درست کند...

هر روز صبح، زندگی "کیتس" از طریق اتفاقاتی مثل مهمانان تند خو، کارشناسانی که در حال آموزش هستند و روابط مشکل دار دو نفر که رابطه نزدیکی با هم دارند، به هم می ریزد...

زمانی که دنیل به شهر زادگاهش "رز هیون" برمیگردد تا اداره بنگاه املاک بحران زده ی خانوادگیش را بر عهده بگیرد ، به بهترین دوستش "اما" برمیخورد که در حال فرار از ازدواجی است که حتی تا ماه عسل هم دوام نیاورده . حال با وجود اضطراب فلج کننده ی دنیل و بی مسئولیتی "اما" ، آیا آنها موفق خواهند شد تجارت خانوادگی دنیل را نجات دهند؟ بعید بنظر میرسد اما تماشای تلاش آنها خالی از لطف نیست، و آیا دوستی آنها بیش از چیزی که فکرش را میکردند ارزش دارد؟