یک راننده اتوبوس بعد از اینکه از کار اخراج میشود به نزد پسرعمویش برای زندگی میرود و به یک پستچی تبدیل میشود .

پس از اینکه مردش DeShawn در زندان به پایان رسید ، ویرجینیا دو دختر کوچک را بزرگ می کند و با هدایت خدا شروع جدیدی را دنبال می کند. DeShawn برمی گردد ، "شیطان" دوباره حمله می کند ، و دختران ویرجینیا باید "نور در تاریکی" ابدی را جستجو کنند.

یک جنگ خیابانی میان دو گروه خلافکار صورت میگیرد و در این بین یک مهاجر جوان اهل تائیتی کشته میشود و مادرش قصد دارد با جادو او را دوباره زنده کند و ...