در یکی از دانشگاههای بزرگ ، اولین زن رنگین پوست که صندلی می گیرد سعی می کند خواسته های سرگیجه آور و انتظارات بالای یک واحد انگلیسی شکست خورده را برآورده کند.

گیلاس از تحصیل در دانشگاه به سمت پزشک ارتش در عراق حرکت می کند - فقط عشق واقعی او ، امیلی ، مجذوب آن می شود. اما پس از بازگشت از جنگ با PTSD ، هنگامی که برای یافتن جایگاه خود در جهان تلاش می کند ، زندگی او به مواد مخدر و جرم تبدیل می شود...

توبی فلیشمن می‌دانست که وقتی او و همسرش تقریباً 15 سال از هم جدا می‌شوند چه انتظاری داشته باشد: آخر هفته‌ها و هر تعطیلات دیگری با بچه‌ها، مقداری تلخی باقی‌مانده، لحظه‌ای تنش در مذاکرات مشترک والدینی.