پس از مرگ پدربزرگش ، ویل مکزیکی-آمریکایی تصمیم می گیرد با برنامه ریزی هایی که برای کمک به او در کشف ریشه های خود در مکزیک انجام داده است ، پیش برود...

مکس به زاغه اش باز می گردد و تبدیل به خواننده گروه راک می شود. در آنجا ، خاطرات منتظر هستند ، آخرین اخبار و حقایقی که سالها ساکت بودند: سونیا صدایی است که از مرگ می گوید...

ظاهرا (کلارا) به تمامی خواسته های زندگی خود رسیده است ؛ کار خوب در شرکت OB-GYN، خانه ای بزرگ در لس آنجلس و خانواده گرم و دوست داشتنی . اما چیزی که نمی تواند درک کند این است که باید به چه چیزی عشق بورزد…

یک ستاره پاپ مکزیکی بحث‌برانگیز با آهنگ‌های خاص و زیبایش به موفقیت بزرگی دست می‌یابد. اما یک رسوایی بزرگتر تمام دنیایش را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

فرناندو بارینتوس، رئیس اداره امنیت ملی، پلیس مخفی مکزیک، در تلاش است تا به بالاترین مقام در این کشور دست یابد. در راه، او باید دستکاری کند، خیانت کند و بکشد، و او به خوبی برای آن آماده است.