«تونی مونتانا» (پاجینو)، تبهکار مشهور به «صورت زخمی» و دوستش «مانی» (باوئر)، کوبا را به مقصد فلوریدا ترک می کنند. «تونی» در آن جا آرام آرام به سازمان تبهکاران نفوذ می کند، سر دسته های تبهکاران را می کشد و خود رهبری سازمان را به دست می گیرد.

یک شرکت امریکایی با نام Federation World Airlines یک جت کنکورد(Concorde) بدست آورده است. این جت از واشنگتن به پاریس میرود و بعد به مسکو میرود تا حسن نیتی باشد برای قبل از بازی های المپیک سال 1980 میلادی. در این هواپیما، Maggie Whelan حضور دارد که یک خبرنگار تلویزیونی میباشد. مگی مدتی پس از اینکه وارد هیواپیما میشود، ندارکی بدست میاورد که نشان میدهد دوست پسر مگی، Dr. Kevin Harrison مشغول فروش سلاح به رژیم دشمن کشور خود میباشد. با این وجود، مگی عاشق کوین میباشد.

یک روانپزشک مبتلا به اکروفوبیای شدید (ترس از ارتفاع) برای کار در یک موسسه روانی که توسط پزشکانی اداره می شود که به نظر می رسد دیوانه تر از بیماران خود هستند ، و اسراری را در اختیار دارد که برای نگه داشتن آنها مایل به قتل هستند.

فینچ که کارش تمیز کردن پنجره است ، کتابی تهیه میکند با عنوان "چگونه بدون هیچ زحمتی به موفقیت برسم". با کمک گرفتن از راهنمایی های این کتاب، فینچ برای تمیز کردن پنجره های یک شرکت چند ملیتی بزرگ مشغول بکار میشود و با استفاده از روش های زیرکانه به اتاق ایمیل دسترسی پیدا میکند و ...

یک خاخام لهستانی در حالی که در راه هدایت یک کنیسه در سانفرانسیسکو است ، از غرب عبور می کند. در راه او توسط هندی ها در معرض آتش سوزی قرار گرفت و تقریباً توسط قانون شکنان کشته شد...