یک خبرنگار در حالی که دنبال یک موضوع جدید می گردد، با نوازنده ای بی خانمان که در «جولیارد» آموزش دیده آشنا می شود.

رابرت لانگدون (با بازی تام هنکس) که یک کارشناس علوم متافیزیک است با استفاده از فن نشانه‌شناسی، متوجه تجدید حیات یک گروه افراطی زیرزمینی به نام ایلیومیناتی که یکی از قدرتمندترین گروه‌های زیرزمینی است، می‌شود. لانگدون به زودی متوجه می‌شود که سانحه‌ای مرگبار از سوی گروه ایلیومیناتی کلیسای واتیکان را که دشمن همیشگی این گروه است، تهدید می‌کند. لانگدون سرگرم تحقیقات خود در این باره است که ناگهان می‌فهمد زمان به نفع ایلیومیناتی در حرکت است و چرخش عقربه‌های ساعت، در خدمت انفجار بمب ساعتی این گروه قرار گرفته است. او بی‌درنگ خود را به رُم رسانده و در آنجا با یکی از مرموزترین دانشمندان ایتالیایی‌تبار که ویتوریا وِترا (با بازی آیلت زورر) نام دارد، آشنا می‌شود. لانگدون و وِترا برای خنثی کردن عملیات ایلیومیناتی با یکدیگر متحد شده و تلاش می‌کنند با تحقیقات همه‌جانبه‌ای که در مناطق باستانی، سردابه‌های مخوف و دخمه‌های مهر و موم شده، انجام می‌دهند و با کشف نمادهایی که پیشینه‌ای چهارصد ساله دارند، راهی برای نجات واتیکان پیدا کنند. و ...

در این سریال آلیس در دنیای واقعی خانواده دارد اما خیلی وقت پیش پدرش او و مادرش را ترک میکند و هیچ اثری از او پیدا نمیشود. مادر آلیس در به در دنباله پدر آلیس می گردد اما او را پیدا نمیکند. در این بین آلیس دوستی دارد که یک شب به او حلقه ای عجیب کادو میدهد، اما آلیس قبول نمیکند و میگوید که هنوز زود است و دوستش را از خانه بیرون می اندازد. اما او حلقه را در جیب آلیس انداخته و...

بازگویی دراماتیک جریان مصاحبه های تلویزیونی (پس از اواترگیت) »دیوید فراست« (شین) با »ریچارد نیکسن« (لانگلا) در سال 1977.

یک مرد با خودش قرار می گذارد، به مدت یک سال به هر چیزی «بله» بگوید …

سریال کمدی Silicon Valley کاری از سازندگان Office Space هستش که از شبکه ی موفق HBO پخش می شود و داستان سریال حول و حوش “تکنولوژی و سرمایه گذاری و آی تی و وبلاگ” در دنیای فناوری طلایی، مدرن و سریع Silicon Valley میچرخه که افرادی که بیشترین شایستگی برای موفقیت را دارا هستند، کمترین توانایی در نگهداری و کنترل آن را دارند. سریال از تجربیات شخصی Mike Judge یکی از مهندسین Silicon Valley در اواخر 1980، الهام گرفته شده است...

گلدبرگها، مانند هر خانواده‌ی دیگری یک خانواده صمیمی هستند، فقط سر و صدای آنها بیشتر است...

داستان حول محور پدری میچرخه که در یک تصادف رانندگی به همراه پسر و همسرش آسیب سختی میبینه بعد از بهوش اومدنش در دو زندگی کاملاً متفاوت بیدار میشه یک روز در زندگی با همسرش که بعد از تصادف پسرشون رو از دست دادن و فردا در زندگی با پسرش که بعد از تصادف همسرش رو از دست دادن و مایکل بریتن با بازی جیسون آیزاک (بازیگر کهنه کار سینما و فیلم های هری پاتر) در حقیقت با دوتا دنیای کاملاً متفاوت روبرو میشه و ...

"مارتین" نمیتونه دل پسرش رو بدست بیاره . "جیک" لال هست و نمیذاره هیچکس ، حتی پدرش اونو لمس کنه . اما وقتی در سریال این اتفاق میفته ، عقده فکری و روحی "جیک" نسبت به عدد 318 که هیچ توضیحی هم براش وجود نداره ، از طریق اتفاقاتی که در سراسر جهان برای مردم میفته ، آشکار میشه ...

این سریال زیبا و دیدنی در مورد گروهی است که با جنایتهای گسترده مبارزه می کنند. این سریال با سریال Criminal Minds که در سایت موجود هست متفاوته و ارتباطی به هم دیگر ندارند.