وقتی مردی از یک شهر کوچک دورافتاده ناپدید می شود، پسر اش مجبور می شود برای یافتن او اقدام کند...

استلا، مادر مجرد دو فرزند، چاره ای جز انتقال خانواده جوانش به آخرین مکان روی زمین که هر کسی انتظارش را دارد، ندارد. این شهر یک جامعه کوچک است مملو از دشمنی‌ها، جنایت و گاهی اوقات قتل.

قدرت عمق یک دوستی میان سه نفر باعث میشود همراه هم در موقعیت مرگ و زندگی قرار بگیرند .

از زندگی مشترک گرگ و ام بارتل پانزده سال گذشته، تا اینکه گرگ از کار اخراج و برادرش جایگزین او میشود، و همسرش ام مجددا به کار سابق خود باز میگردد. تمامی این اتفاقات زندگی این زوج جوان و دو دخترشان را دستخوش تغییراتی میکند.

هر روز صبح، زندگی "کیتس" از طریق اتفاقاتی مثل مهمانان تند خو، کارشناسانی که در حال آموزش هستند و روابط مشکل دار دو نفر که رابطه نزدیکی با هم دارند، به هم می ریزد...

در این سریال "همیش" و "اندی" داستان های خنده دار واقعی روزمره خود را بازنویسی می کنند...

داستان کمدی سریال در مورد "اندرو داگلاس" که دوره ای طولانی به عنوان نخست وزیر استرالیا بوده و بیشتر پادشاهان و رئیس جمهورهای جهان در ارتباط بوده...

در سال 1959 بلیک بعد از مرگ پدرش، با استفاده از مجوز پزشکی پدر خود به طبابت می پردازد...

جنون استرالیایی از طریق بازدیدکنندگان از جهنم آمیخته با عشق...